وابستگی اقتصاد ایران به نفت، شکل جدیدی از وابستگی اقتصادی ایران است که از حدود دویست سال پیش آغاز شده است؛ یعنی از زمانی که در اروپا انقلاب صنعتی آغاز شد و چرخهی تولید، تحولات شدیدی یافت. به این ترتیب، فاصلهی بین کشورهای اروپایی با سایر کشورهای جهان بهلحاظ توسعهی صنعتی افزایش پیدا کرد و وابستگی در ایران و کشورهایی که وضعیت مشابه داشتند، شکل گرفت. الگوی تولید و توزیع مصرف دچار تحولات چشمگیری شد و ویژگی اصلی آن این بود که تولید را وابسته به غرب کرد.
بعد از کشف نفت و افزایش درآمدهای نفتی در ایران، بهخصوص بعد از اینکه در دههی پنجاه قیمت نفت چندبرابر شد، وابستگی اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی بیشتر هم شد و تمامی ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور را دچار تحولات جدی کرد. در واقع، وابستگی اقتصاد ایران به نفت پدیدهای سطحی نیست که با اقدامات و تصمیمات کوتاهمدت حلوفصل شود، بلکه مشکلی ساختاری و بنیادین است که آثار آن در همهی ابعاد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی قابل مشاهده است.
حل چنین عارضهی عمیقی که در همهی نهادها و بنیانهای اقتصادی و اجتماعی کشور نهفته است، مستلزم این است که در مرحلهی اول به «شناخت و درک مشترک» ی نسبت به پدیدهی وابستگی به نفت دسترسی پیدا کنیم. در مرحلهی دوم، باید «عزم مشترک» ی بین همهی نهادها و مسئولان کشور برای مقابله با این پدیده به وجود آید و سپس «اقدام مشترک» و در نهایت، «نظارت مشترک» بر حُسن اجرای این تصمیمات و اقدامات صورت بگیرد.
بهعنوان مثال، در یک برنامه، تلاش برای کاهش وابستگی به نفت تا حدودی بهصورت موفق صورت میگیرد و در دولت بعدی مجدداً بهصورت جدی مطرح میشود که نفت باید سر سفرهی مردم بیاید و در بودجهی دولت هزینه شود. به این ترتیب، ما از رویکردهای اصولی، فاصلهی جدی میگیریم. این به معنای آن است که ما هنوز به درک مشترکی نسبت به ضرورت قطع وابستگی به درآمدهای نفتی و آثار و هزینههایی که این وابستگی بر اقتصاد ایران تحمیل میکند، نرسیدهایم.
همچنین نوع برخوردی که با حساب ذخیرهی ارزی طی سالهای گذشته داشتیم، حاکی از این است که به درک درستی نسبت به وضعیت و جایگاه حساب ذخیرهی ارزی نرسیدهایم. حساب ذخیرهی ارزی با این هدف تشکیل و تأسیس شد که یکی از آثار سوء وابستگی به درآمد نفتی را حذف کند یا کاهش دهد و آن نوساناتی است که در درآمدهای نفتی وجود دارد. این نوسانات روی اقتصاد کشور تأثیر میگذارد و رشد اقتصادی و متغیرهای اقتصاد کلان را دچار نوسان میکند.
به همین دلیل، قرار شد که حسابی با عنوان حساب ذخیرهی ارزی تشکیل شود، مازاد درآمدهای نفتی نسبت به یک سطح متوسط مطمئن به این حساب واریز شود و از محل وجوهی که در حساب ذخیرهی ارزی وجود دارد، طرحها و پروژههای موجه بخش خصوصی تأمین مالی شود. متعاقباً صندوق توسعهی ملی تشکیل شد و قرار شد سهم فزایندهای از درآمدهای نفتی به این صندوق واریز شود و مجدداً منابع برای توسعهی بخش خصوصی مورد استفاده قرار بگیرد. متأسفانه به منابع حساب ذخیره و صندوق توسعه دستاندازیهای متعددی صورت گرفت.
قاعدتاً اگر ما به اصول ناظر بر حساب ذخیره و صندوق توسعه پایبند بودیم در شرایط فعلی که قیمت نفت کاهش چشمگیری پیدا کرده است، منابع موجود در این حساب و صندوق میتوانست پشتوانهی خوبی باشد تا بتوانیم رشد اقتصادی خود را بهطور مستمر تداوم ببخشیم. این امر حاکی از آن است که هنوز درک درستی از ماهیت وابستگی به نفت، آثار و هزینههای سوء آن و ضرورت قطع وابستگی به درآمدهای نفتی وجود ندارد.
من فکر میکنم در مرحلهی اول باید این درک مشترک به وجود آید که البته محدود به دولت نیست. همهی ارکان اعم از دولت، مجلس محترم، قوهی قضاییه و مجمع تشخیص مصلحت باید به درک مشترکی برسند و تحت شرایطی، قطع وابستگی به نفت را بهعنوان هدف اصلی و اصولی تلقی کنند.
در وهلهی دوم ما باید به عزم مشترکی برسیم. معنای عزم مشترک با هدفگیری فرق میکند. درست است که در قانون برنامه یا در سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری، روی قطع وابستگی به درآمدهای نفتی هدفگذاری شده است، اما هنوز این موضوع مهم بهصورت عزم ملی درنیامده است. این مسئله باید به عزم و تصمیم ملی تبدیل شود و وفاق عمومی بر سر آن حاصل شود. مسلماً قطع وابستگی به درآمدهای نفتی تصمیم ساده و راحتی نیست، بلکه تصمیم دشوار و انتخاب بسیار پیچیده و سختی است که هزینههایی را با خود بههمراه دارد.
همهی مردم و ارکان حکومت باید تصمیم جدی بگیرند که وابستگی اقتصادی کشور را به درآمدهای نفتی قطع کنند؛ با علم به اینکه در بلندمدت، منافع فراوانی برای ملت ایران بههمراه دارد و در کوتاهمدت همهی ما میدانیم دشواریهایی را ایجاد خواهد کرد. اقتصاد، عرصهی بدهوبستان است. شما هیچ سیاست درستی پیدا نمیکنید که بدون هزینه باشد. هر اقدام درستی در کنار منافعی که ایجاد میکند، هزینههایی در بر دارد. دولت و جامعه باید خودشان را آمادهی برخی هزینههای قطع وابستگی به درآمدهای نفتی در کوتاهمدت بکنند تا بتوانند منافع بلندمدت آن را به دست آورند.