سیاست توسعه صنعتی چیست و چرا دوباره اهمیت یافته است؟
«سیاست توسعه صنعتی» در نگاه امروز مراکز آکادمیک و نهادهای اقتصادی بینالمللی، بهمراتب فراتر از «حمایت از کارخانهها» است. این سیاست، چارچوبی جامع برای ارتقای ظرفیت تولید، نوآوری فناورانه و افزایش رقابتپذیری اقتصاد محسوب میشود.
بر اساس مطالعات جدید دانشگاهی، دولتها در عصر پساکرونا و رقابت فناورانه چین و آمریکا به این جمعبندی رسیدهاند که بازار بهتنهایی نمیتواند توسعه صنعتی بادوام ایجاد کند. در نتیجه، بازگشت دولت به عرصه هدایت تولید و حمایت از نوآوری اجتنابناپذیر شده است.
از نگاه مراکز پژوهشی مانند Policy Sciences و World Bank Development ، سیاست توسعه صنعتی یعنی دولت با ابزارهای متنوع – از یارانه تحقیق و توسعه تا تنظیم مقررات مالیاتی و حمایت از زنجیرههای ارزش – جهتگیری اقتصاد را به سمت بخشهای مولد هدایت کند. این مداخله اگر مبتنی بر داده، رقابت و نوآوری باشد، میتواند رشد اقتصادی را همزمان «شاملگرا» و «پایدار» سازد.
اجزای اصلی سیاست توسعه صنعتی در ادبیات اقتصادی
1. هدفگذاری ساختاری
جوهره سیاست توسعه صنعتی، تغییر ساختار اقتصاد از «خامفروش» به «تولید فناورانه» است. اقتصادهایی که توانستهاند از دام توسعهنیافتگی رها شوند، معمولاً با همین هدفگذاری شروع کردهاند.
2. ابزارهای مداخله و هماهنگی
به تعبیر گزارشهای کمبریج و OECD، سیاست صنعتی موفق نیازمند ترکیب هوشمند ابزارهاست:
یارانه هدفمند، حمایت از خوشههای صنعتی، مالیات ترجیحی برای نوآوری، توسعه زیرساخت و آموزش نیروی انسانی. این ابزارها نه برای کنترل بازار بلکه برای «هدایت سرمایه به سمت بهرهوری بالاتر» طراحی میشوند.
3. خوشهسازی و زنجیره ارزش
سیاست توسعه صنعتی تنها وقتی ماندگار است که زنجیره ارزش داخلی و منطقهای ایجاد کند. مطالعهای نشان میدهد که تمرکز بر خوشههای صنعتی (industrial clusters) در کشورهایی مانند آلمان و چین، موجب همافزایی میان شرکتها، مراکز تحقیقاتی و دانشگاهها شده و رشد صادرات فناورانه را تسریع کرده است.
چرا جهان دوباره به سیاست توسعه صنعتی بازگشته است؟
در دهههای نئولیبرالی ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، تصور میشد بازار آزاد بهترین موتور رشد است. اما بحران مالی ۲۰۰۸ و پس از آن، پاندمی کرونا نشان داد که بدون دولت توسعهگرا، بازارها در مواجهه با شوکها تابآور نیستند. تحلیل صندوق بینالمللی پول در آوریل ۲۰۲۴ نیز تصریح میکند که سیاست صنعتی «معجزه اقتصادی» نیست، اما در غیاب آن رشد بلندمدت تقریباً ناممکن است. دولتهای شرق آسیا با هدایت منابع به سمت فناوریهای پیشرفته، نشان دادند که مداخله هوشمندانه میتواند موتور نوآوری و صادرات را روشن نگه دارد.
سیاست توسعه صنعتی در ایران؛ از تولید بیشتر تا تولید بهتر
اقتصاد ایران سالهاست میان دو رویکرد نوسان دارد: حمایت عمومی از تولید یا رهاسازی بازار. هیچکدام بدون نقشه راه صنعتی نتیجه نداده است. اکنون، تجربه جهانی میگوید زمان طراحی سیاست توسعه صنعتی ایران فرا رسیده است. این سیاست باید چند محور کلیدی داشته باشد:
• تعیین صنایع هدفمند و دارای مزیت نسبی پویا، مثل پتروشیمیهای پیشرفته، صنایع دارویی، خودروهای الکتریکی و فناوری اطلاعات
• پیوند دانشگاه و صنعت از طریق نهادهای تحقیق و توسعه مشترک
• اصلاح نظام مالی برای تأمین سرمایه در صنایع دانشبنیان
• دیجیتالیسازی فرآیند تولید برای افزایش بهرهوری
• و مهمتر از همه، پایش مستمر عملکرد سیاستها تا تجربه شکستخورده حمایتهای بیهدف تکرار نشود
در ادبیات اقتصادی داخلی، کمتر به نقش «هماهنگی نهادی» در سیاست صنعتی پرداخته شده است. تجربه کشورهای موفق نشان میدهد که مسئله اصلی نه منابع، بلکه ناهماهنگی میان سیاستگذار، بازار سرمایه و بخش تولید است.
سیاست توسعه صنعتی؛ مسیر آینده اقتصاد تولیدمحور ایران
سیاست توسعه صنعتی اگر درست طراحی شود، میتواند ایران را از اقتصاد رانتی و خامفروش به اقتصادی مولد، دانشبنیان و صادراتمحور تبدیل کند. اما اگر صرفاً در قالب شعار یا تزریق یارانه باقی بماند، خطر بازتولید همان ساختار ناکارآمد را دارد.
ایران بیش از آنکه از کمبود سرمایه رنج ببرد، از کمبود نقشه توسعه صنعتی رنج میبرد. سیاست توسعه صنعتی اگر درست فهمیده شود، نه دخالت دولت در اقتصاد است، نه بازگشت به سوسیالیسم؛ بلکه تلاشی برای بازسازی عقلانیت سیاستگذاری بر مدار تولید است.
جمعبندی
سیاست توسعه صنعتی امروز موتور بازسازی اقتصادهای ملی است. تجربه جهانی از چین تا برزیل نشان میدهد بدون حضور دولت توسعهگرا و هماهنگی سیاستی، تحول ساختاری ممکن نیست. برای ایران، «سیاست صنعتی» دیگر انتخاب نیست، بلکه پیششرط بقا در نظم اقتصادی جدید جهانی است؛ نظمی که تولید، فناوری و سیاست را دوباره به هم گره زده است.