معین قرابی تهرانی_پژوهشگر اقتصادی | مسکن یکی از اصلیترین نیازهای انسانی و شاخصهای رفاه اجتماعی است. در سالهای اخیر، بازار مسکن در ایران با رشد بیسابقه قیمتها و افزایش اجارهبها مواجه شده است که باعث شده دسترسی به خانه برای طبقه متوسط و کمدرآمد به شدت کاهش یابد. این بحران، علاوه بر اثرات اقتصادی، پیامدهای اجتماعی گستردهای نیز دارد؛ از افزایش فشار مالی بر خانوارها گرفته تا تأثیر بر سبک زندگی، ازدواج و رشد جمعیت.
در این یادداشت، به بررسی ابعاد بحران مسکن و اجارهنشینی، مشکلات و پیامدهای آن پرداخته و راهکارهایی عملی برای بهبود وضعیت ارائه میکنیم. هدف این متن، ارائه تحلیل واقعبینانه و پیشنهادهای عملی است که هم برای سیاستگذاران اقتصادی و هم برای عموم مردم قابل استفاده باشد.
وضعیت بازار مسکن در ایران
در یک دهه اخیر، قیمت مسکن در شهرهای بزرگ ایران مانند تهران، مشهد، اصفهان و شیراز به شدت افزایش یافته است. به طوری که قیمت هر متر مربع مسکن در تهران، در سال ۱۴۰۴، به بیش از ۷۰ میلیون تومان رسیده است (tehran.ir/statistics). این افزایش بیرویه باعث شده است که خرید خانه برای بخش عمدهای از طبقه متوسط و ضعیف جامعه غیرممکن شود.
افزایش اجارهبها نیز فشار مالی زیادی بر خانوارها وارد کرده است. بر اساس گزارشها، میانگین افزایش اجارهبها در سالهای اخیر بیش از ۵۰ درصد بوده و بسیاری از خانوارها مجبور شدهاند بیش از نیمی از درآمد ماهانه خود را صرف اجاره کنند. این وضعیت به شکل مستقیم، رفاه خانوارها را کاهش داده و فرصت سرمایهگذاری و پسانداز را محدود کرده است.
دلایل بحران مسکن
بحران مسکن در ایران ناشی از چند عامل ساختاری و اقتصادی است:
1. رشد تقاضا در برابر عرضه محدود: افزایش جمعیت شهری و مهاجرت به شهرهای بزرگ باعث رشد سریع تقاضا برای مسکن شده، در حالی که ساخت و سازها نتوانستهاند با این رشد هماهنگ شوند.
2. تورم و افزایش قیمت مصالح ساختمانی: افزایش هزینههای ساخت، قیمت زمین و مصالح، باعث افزایش قیمت نهایی مسکن شده است.
3. کمبود برنامهریزی بلندمدت: سیاستهای کوتاهمدت و عدم برنامهریزی جامع شهری باعث شده است که عرضه مسکن نتواند پاسخگوی تقاضا باشد.
4. سفتهبازی و سرمایهگذاری غیرمولد در مسکن: مسکن به ابزاری برای سرمایهگذاری و سودآوری کوتاهمدت تبدیل شده است و این موضوع فشار بر بازار واقعی خرید و اجاره را افزایش داده است.
5. وابستگی به سیستم بانکی و محدودیت وام: وامهای مسکن محدود و با بهره بالا، بسیاری از خانوارها را از خرید مسکن بازداشته است.
پیامدهای بحران مسکن
بحران مسکن و افزایش اجارهبها پیامدهای اجتماعی و اقتصادی قابل توجهی دارد:
1. افزایش فشار مالی بر خانوارها: بخشی بزرگی از درآمد ماهانه صرف اجاره میشود و قدرت خرید خانوار کاهش مییابد.
2. کاهش نرخ مالکیت خانه: با افزایش قیمتها، درصد خانوارهایی که مالک خانه هستند کاهش یافته و وابستگی به اجاره افزایش یافته است.
3. تأثیر بر ازدواج و جمعیت: جوانان به دلیل هزینه بالای مسکن، در تأسیس خانواده و ازدواج با تأخیر مواجه میشوند که اثر مستقیم بر رشد جمعیت دارد.
4. افزایش مهاجرت داخلی و تراکم شهری: افزایش قیمت مسکن باعث شده طبقه متوسط به حاشیه شهرها مهاجرت کند و تراکم جمعیتی در مناطق مرکزی افزایش یابد.
5. تشدید نابرابری اقتصادی و اجتماعی: دسترسی نابرابر به مسکن باعث افزایش شکاف طبقاتی و نارضایتی اجتماعی میشود.
راهکارها و راهحلهای پیشنهادی
حل بحران مسکن نیازمند رویکردی جامع و چندبعدی است که هم عرضه مسکن را افزایش دهد و هم قدرت خرید خانوارها را حفظ کند.
1. افزایش عرضه مسکن مقرونبهصرفه:
– توسعه پروژههای مسکن ملی و اجارهای با هزینه کنترلشده.
– استفاده از زمینهای دولتی برای ساخت مسکن اقتصادی.
– همکاری با بخش خصوصی برای ساخت مسکن با کیفیت و قیمت مناسب.
2. اصلاح نظام مالی و بانکی:
– ارائه وامهای مسکن با بهره پایین و شرایط اقساط طولانی مدت.
– ایجاد صندوقهای پسانداز مسکن برای حمایت از خرید خانه توسط جوانان و طبقه متوسط.
3. کنترل سفتهبازی و افزایش شفافیت بازار:
– ایجاد سامانههای شفاف ثبت معاملات مسکن و قیمتها.
– وضع قوانین مالیاتی برای خرید و فروشهای سوداگرانه.
– تشویق سرمایهگذاری در تولید واقعی مسکن به جای سرمایهگذاری کوتاهمدت.
4. بهینهسازی برنامهریزی شهری:
– طراحی برنامههای بلندمدت شهری برای هماهنگی عرضه و تقاضای مسکن.
– استفاده از فناوری و تحلیل داده برای پیشبینی نیازهای مسکن در مناطق مختلف.
5. تسهیل اجارهنشینی:
– حمایت از مستأجران با ارائه قراردادهای بلندمدت و قانونمند.
– تعیین سقف منطقی افزایش سالانه اجارهبها بر اساس شاخصهای اقتصادی.
– ایجاد سیستم حمایت اجتماعی برای خانوارهای کمدرآمد که توان پرداخت اجاره را ندارند.
6. تشویق مشارکت بخش خصوصی و استارتاپها:
– استفاده از نوآوریهای ساخت و ساز سریع و ارزان.
– حمایت از شرکتهای دانشبنیان و فناوریهای نوین در صنعت مسکن.
بحران مسکن و اجارهنشینی یکی از چالشهای اصلی اقتصاد و جامعه ایران است که اثر مستقیم بر رفاه خانوارها، نرخ مالکیت خانه، جمعیت و عدالت اجتماعی دارد. با این حال، اجرای سیاستهای جامع و ترکیبی میتواند این بحران را مدیریت کند. راهکارهایی مانند افزایش عرضه مسکن مقرونبهصرفه، اصلاح نظام بانکی و مالی، کنترل سفتهبازی، بهینهسازی برنامهریزی شهری و حمایت از مستأجران، نه تنها میتوانند دسترسی به مسکن را بهبود دهند، بلکه به ثبات بازار مسکن و رشد اقتصادی پایدار نیز کمک میکنند. با اجرای این سیاستها، ایران میتواند به بازاری متوازن و شفاف دست یابد که هم طبقه متوسط و کمدرآمد توان خرید و اجاره خانه داشته باشند و هم سرمایهگذاریها در بخش مسکن به سمت توسعه واقعی و تولید ارزش افزوده هدایت شود. این مسیر، فرصت ایجاد رفاه اجتماعی، کاهش شکاف طبقاتی و افزایش پایداری شهری را فراهم میآورد و چشمانداز امیدوارکنندهای برای نسلهای آینده ارائه میدهد.