دیپلماسی نجات؛ استراتژی جدید کشورهای عربی خلیج فارس برای شکل‌دهی آینده خاورمیانه

دیپلماسی نجات خلیج فارس به استفاده کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از کمک‌های مالی برای تأثیرگذاری بر محیط سیاسی و امنیتی منطقه‌ای و فراتر از آن اشاره دارد. این کمک‌ها، که از دهه ۱۹۶۰ آغاز شد، به کشورهایی مانند مصر، عراق، اردن، پاکستان، سودان و یمن ارسال شده‌اند. کشورهای خلیج از این ابزار برای ایجاد ثبات، مقابله با تهدیدات ژئوپلیتیکی و شکل‌دهی به تحولات منطقه‌ای استفاده کرده‌اند. پس از شوک‌های بزرگی مانند بهار عربی، همه‌گیری کووید-۱۹ و جنگ روسیه و اوکراین، تقاضا برای این کمک‌ها افزایش یافته است. عربستان سعودی، امارات، قطر و کویت نقش‌های متفاوتی در این دیپلماسی ایفا کرده‌اند.

دیپلماسی نجات؛ استراتژی جدید کشورهای عربی خلیج فارس برای شکل‌دهی آینده خاورمیانه

از زمان شوک نفتی سال 1973، کشورهای عربی خلیج فارس به عنوان بازیگران قدرتمند ژئوپلیتیکی ظاهر شدند و منابع مالی گسترده خود را برای منافع استراتژیک به کار گرفتند. تحقیقات جدید از IISS به رویه کشورهای خلیج در استفاده از کمک های مالی مستقل به عنوان ابزاری برای ایجاد نفوذ فراتر از مرزهای خود و شکل دادن به محیط سیاسی و امنیتی خود در خاورمیانه و فراتر از آن تحت عنوان «دیپلماسی نجات خلیج فارس» می‌پردازد.

درباره این پروژه

این گزارش اولین بررسی سیستماتیک دیپلماسی نجات خلیج فارس است، ابزاری سیاستی که اولین بار در اوایل دهه 1960 مورد استفاده قرار گرفت. این مجموعه مبتنی بر گسترده‌ترین مجموعه داده در نوع خود بر روی جریان‌های نجات خلیج فارس است، با حدود 500 نقطه داده مربوط به 363 میلیارد دلار آمریکا (به طور ثابت 2020) که به 22 کشور پرداخت شده‌است.

این گزارش شش مطالعه موردی عمیق کشور را شامل مصر، عراق، اردن، پاکستان، سودان و یمن با بحث در مورد عوامل ژئواستراتژیک و پیامدهای منطقه‌ای دیپلماسی نجات خلیج فارس ترکیب می‌کند.

همچنین ارزیابی می‌کند که کشورهای خلیج تا چه اندازه از مداخلات کمک مالی به عنوان ابزار سیاست خارجی استفاده کرده‌اند. این گزارش پیامدهای گسترده‌تر افزایش کمک‌کنندگان نوظهور خلیج‌فارس را برای چشم‌انداز گسترده‌تر کمک‌های دولتی و وام‌دهی در چارچوب یک نظم اقتصادی بین‌المللی در حال تغییر در نظر می‌گیرد.

سیاست منطقه‌ای کمک‌های نجات خلیج فارس

کشورهای حاشیه خلیج فارس بیشتر کمک های نجات خود را به همسایگان منطقه‌ای خود که شامل خاورمیانه و شمال آفریقا، پاکستان و تعداد انگشت شماری از کشورهای شرق آفریقا می شود، ارسال کرده‌اند. کشورهای خلیج برای جلوگیری از فروپاشی مالی و اقتصادی همسایگان خود و ایجاد ثبات در همسایگی خود، کمک های نجات را به کار می‌گیرند.

کشورهای حوزه خلیج فارس همچنین از کمک های نجات برای تأثیرگذاری بر سیاست داخلی و انتخاب‌های سیاست خارجی کشورهای منطقه، به ویژه در دوره‌های آشفتگی منطقه‌ای، مانند بهار عربی، استفاده می‌کنند.

مصر، اردن و پاکستان از جمله بزرگترین و ثابت‌ترین دریافت کنندگان کمک‌های نجات خلیج فارس از دهه 1960 هستند. هر سه از شرکای دیرینه دفاعی و امنیتی کشورهای خلیج هستند که نشان می‌دهد ثبات آنها برای امنیت خود کشورهای خلیج بسیار مهم تلقی می‌شود.

با این وجود، کشورهای حاشیه خلیج فارس در مقاطع حساس در منطقه، شرکای دیگر را نیز در اولویت قرار داده‌اند. در طول جنگ ایران و عراق 1980-1988، آنها مقادیر عظیمی از کمک های نجات را به عراق ارسال کردند تا تهدیدی را که از ایران پس از سال 1979 دریافت می‌کردند، مهار کنند. از زمان بهار عربی، قطر ترکیه را به عنوان نزدیک‌ترین شریک منطقه‌ای خود در اولویت قرار داده است، در حالی که عربستان سعودی کمک های نجات خود را برای کاهش اثرات انسانی جنگ به یمن ارسال کرده‌است.

بنابراین، مسیر تاریخی دیپلماسی نجات خلیج فارس با روندهای ژئوپلیتیک گسترده‌تر منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در هم تنیده است. این از این واقعیت ناشی می شود که کشورهای خلیج فارس به دیپلماسی کمک مالی به عنوان ابزاری برای مقابله و شکل دادن به گذارهای سیاسی و امنیتی در منطقه متوسل شدند. شوک‌های جهانی و منطقه‌ای مانند جنگ خلیج‌فارس، بهار عربی، همه‌گیری کووید-19 و تهاجم روسیه به اوکراین، اغلب پیامدهای اقتصادی دارند که تقاضا برای کمک‌های مالی خلیج فارس را افزایش می‌دهد.

در طول دهه‌های 1970 و 1980، کشورهای خلیج‌فارس مقادیر قابل توجهی کمک به کشورهای عربی حاضر در «خط مقدم» درگیری‌های نظامی علیه اسرائیل پرداخت کردند. در زمانی که ایدئولوژی ناسیونالیستی عربی هنوز تأثیرگذار بود، کشورهای خلیج به دنبال جلب رضایت و همبستگی خود با همسایگان عرب خود بودند که از نظر نظامی قدرتمندتر بودند. در همان زمان، کشورهای حاشیه خلیج فارس که نسبت به جاه طلبی های ایران برای صدور انقلاب خود پس از سال 1979 محتاط بودند، در طول جنگ ایران و عراق، از عراق حمایت مالی کردند.

با این حال، حمایت کشورهای حاشیه خلیج فارس از عراق با حمله عراق به کویت در سال 1990 نتیجه معکوس داشت. در مواجهه با جاه‌طلبی‌های هژمونیک عراق، کشورهای خلیج از وعده کمک مالی برای جلب حمایت متحدان منطقه‌ای، به‌ویژه مصر، مراکش و پاکستان، برای عملیات نظامی تحت رهبری آمریکا برای آزادسازی کویت استفاده کردند. پس از جنگ خلیج فارس، تهدیدی که کشورهای حاشیه خلیج فارس با آن مواجه بودند کاهش یافت و به همین ترتیب اشتهای کشورهای خلیج برای مداخلات کمک مالی کاهش یافت.

شکست عراق، تغییر سیاست خارجی ایران به سمت یک سیاست خارجی معتدل‌تر در دوره ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی و استقرار شبه دائمی نیروهای آمریکایی در خلیج فارس، نگرانی‌های امنیتی منطقه‌ای کشورهای حاشیه خلیج فارس را کاهش داد.

با این حال، فوران بهار عربی تهدیدی برای براندازی نظم امنیتی منطقه بود. کشورهای خلیج با کمک به شرکای منطقه‌ای از جمله بحرین، اردن، مراکش و پاکستان پاسخ دادند. آنها از کمک نجات برای تأثیرگذاری بر گذار سیاسی مصر، محدود کردن نفوذ ترکیه در سودان به دستور عربستان سعودی و امارات، و کاهش بحران انسانی یمن به موازات مداخله نظامی به رهبری عربستان استفاده کردند.

امروز، کشورهای خلیج فارس برای نجات شرکای منطقه‌ای که با پیامدهای اقتصادی همه‌گیری کووید-19 و جنگ روسیه و اوکراین مواجهند، دوباره تحت فشار هستند. قیمت‌های بالاتر انرژی و مواد غذایی، افزایش نرخ‌های بهره و هزینه‌های مالی بهداشت عمومی و اقدامات محرک برای کاهش اثرات همه‌گیری جهانی نشان می‌دهد که تقاضای منطقه‌ای برای مداخلات نجات خلیج فارس، به‌ویژه در میان کشورهای واردکننده نفت MENA، احتمال تداوم دارد.

اولویت های تامین مالی کشورهای حاشیه خلیج فارس همگام با موقعیت امنیتی آن‌ها در منطقه تکامل یافته‌است. در دهه‌های 1960 و 1970، عربستان سعودی و بحرین، کویت و قطر که به تازگی مستقل شده‌اند، ضعیف بودند و توسط همسایگان قدرتمند نظامی به‌ویژه مصر، عراق و سوریه محاصره شده بودند، که آنها به دنبال مماشات با آنها بودند. در ژست همبستگی پان عرب – ایدئولوژی حاکم بر همسایگان قدرتمندترشان، کشورهای خلیج از «کشورهای خط مقدم» عرب که حاضر در درگیری نظامی علیه اسرائیل بودند، حمایت مالی کردند. پس از بحران نفتی سال 1973 و ثروت جدید کشورهای خلیج فارس، آنها در ثروت اقتصادی و نفوذ سیاسی رشد کردند و به وضعیت یکنواخت‌تری با شرکای منطقه‌ای رسیدند. کشورهای حاشیه خلیج فارس از عراق در طول جنگ ایران و عراق حمایت مالی کردند و به پاکستان کمک کردند تا تحریم‌های بین‌المللی را که به دلیل برنامه هسته‌ای بر آن تحمیل شده بود، پشت سر بگذارد. با توجه به تضعیف وزنه‌های سنتی عرب مصر، عراق و سوریه به دلیل درگیری‌های داخلی، جنگ و کشمکش‌های اقتصادی، تا دهه 2000، کشورهای خلیج در موقعیت‌های خود به عنوان ثروتمندترین و تأثیرگذارترین بازیگران منطقه امن‌تر شدند. آنها به دنبال ایجاد ثبات در منطقه در پی بهار عربی، مقادیر زیادی کمک به بحرین، اردن، مراکش و عمان و همچنین مصر، سودان و یمن، جایی که امیدوار بودند بر انتقال سیاسی تأثیر بگذارند، اهدا کردند.

علی‌رغم اینکه کشورهای خلیج فارس به عنوان یک گروه مورد خطاب قرار گرفته‌اند، چهار کشور اهدا کننده خلیج فارس از نظر میزان نفوذ و اولویت‌های سیاست خارجی متفاوت هستند. عربستان سعودی به تنهایی 56 درصد از کل پرداخت‌ها را بین سال های 1963 تا 2022 به خود اختصاص داده‌است که این کشور را به مهم ترین بازیگر تبدیل می‌کند. اگرچه عربستان سعودی از سال 1963 تا کنون بزرگترین تامین کننده کمک های مالی خلیج فارس است، با این وجود از زمان بهار عربی سهم خود را در برابر امارات و قطر از دست داده‌است. کویت که دومین منبع بزرگ کمک‌های مالی خلیج فارس بین دهه های 1960 و 1980 بود، پس از جنگ خلیج فارس نیز سهم خود را از دست داد. اخیراً، امارات متحده عربی و قطر به عنوان منابع مهم کمک‌های نجات خلیج، به ویژه پس از بهار عربی ظاهر شده‌اند. این تغییرات تا حد زیادی منعکس کننده مسیرهای گسترده‌تر سیاست خارجی کشورهای خلیج فارس، با افول سیاست خارجی پان عرب کویت پس از تهاجم عراق در سال 1990 و قاطعیت فزاینده امارات و قطر پس از بهار عربی است.

 

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://en360.ir/?p=14147

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

تحلیل اخبار اقتصادی

صحت و سقم و تحلیل و بررسی مهم‌ترین اخبار روز اقتصاد ایران را در رسانه چارسو اقتصاد دنبال کنید

آخرین مطالب انتشاریافته