گزیده تحلیل| ناترازی انرژی؛ زنجیرهای از پیامدها برای اقتصاد ایران
ناترازی انرژی در ایران، بهویژه در حوزه گاز و برق، به چالشی ساختاری تبدیل شده که پیامدهای آن بر نظام بانکی نیز تأثیر گذاشته است. صنایع بزرگ انرژیبر، مانند پتروشیمی و فولاد، به دلیل کاهش تولید و توقفهای فصلی، توان بازپرداخت تسهیلات را کاهش داده و مطالبات معوق بانکها را افزایش میدهند.
سیاستهای حمایتی دولت برای مدیریت بحران انرژی، از طریق تأمین مالی پروژههای زیرساختی و استقراض، باعث افزایش نقدینگی و تورم شده و قدرت وامدهی بانکها را تحلیل برده است. در نتیجه، بانکها با فشار مضاعف تأمین مالی کسبوکارهای کوچک و متوسط و مشکلات نقدینگی مواجه میشوند.
هرچند بانکها تلاش میکنند با حمایت از پروژههای زیرساختی انرژی نقش خود را ایفا کنند، اما آسیبپذیری ساختاری اقتصاد انرژیمحور کشور، فشار زیادی به نظام بانکی وارد کرده است. برای اصلاح این وضعیت، اصلاح سیاستهای انرژی، تنوعبخشی به سبد انرژی و توسعه ابزارهای مالی ضروری است تا فشار بر بانکها کاهش یابد و نظام اقتصادی بهبود یابد.
اهمیت
چالشهای ساختاری در حوزه انرژی، مانند کمبود گاز و برق، علاوه بر تأثیر بر صنایع بزرگ، نظام بانکی را تحت فشار قرار داده و مشکلاتی نظیر افزایش مطالبات معوق، کاهش نقدینگی و تشدید تورم را به همراه داشته است. این موضوع نشان میدهد که مدیریت بحران انرژی و اصلاح سیاستهای مرتبط، نهتنها برای پایداری انرژی بلکه برای سلامت نظام اقتصادی و بانکی کشور حیاتی است.