تأمین انرژی پایدار، شرط اساسی برای تحقق رشد مداوم و سریع تولید در هر صنعتی است. با این حال، در سالهای اخیر قطعی مکرر برق و گاز، بهویژه در فصول تابستان و زمستان، به یکی از بزرگترین معضلات واحدهای تولیدی کشور تبدیل شده است. این چالشها بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بر روند تولیدات صنعتی تأثیر گذاشته و پیامدهای جدی اقتصادی و اجتماعی به دنبال داشته است. در ادامه، وضعیت تولید و مشکلات تأمین دو حامل انرژی کلیدی یعنی گاز و برق مورد بررسی قرار میگیرد.
الف) چالشهای تأمین گاز مورد نیاز صنایع
گاز طبیعی بهعنوان اصلیترین حامل انرژی در کشور، نقش محوری در تأمین انرژی بخشهای مختلف ایفا میکند و حدود 70 درصد از کل عرضه انرژی اولیه کشور به آن وابسته است. بر اساس گزارشهای مصرف انرژی، بخش صنعت با 79 درصد، تجارت و خدمات عمومی با 61 درصد، پتروشیمی با 55 درصد، کشاورزی با 32 درصد و حملونقل با 13 درصد، بیشترین میزان وابستگی را به گاز طبیعی دارند. همچنین، بیش از 80 درصد از نیروگاههای کشور نیز به گاز طبیعی متکی هستند که باعث میشود وابستگی غیرمستقیم صنایع به گاز از طریق مصرف برق نیز افزایش یابد.
با وجود این وابستگی وسیع به گاز، تولید این حامل انرژی در سالهای اخیر با مشکلات جدی مواجه شده است. میانگین رشد سالانه مصرف گاز طی دهه گذشته 3.5 درصد بوده، در حالی که تولید گاز نتوانسته به میزان کافی افزایش یابد. میدان پارس جنوبی که 75 درصد از تولید گاز کشور را تأمین میکند، با کاهش تدریجی ظرفیت مواجه است. به همین دلیل، ناترازی میان عرضه و تقاضای گاز بهشدت افزایش یافته و اثرات منفی بر تولیدات صنعتی داشته است. بهعنوان نمونه، در چهار ماه سرد سال 1400، ناترازی میان تولید و مصرف گاز به طور متوسط روزانه 220.6 میلیون مترمکعب بود که در بهمنماه به اوج خود یعنی 279.9 میلیون مترمکعب رسید.
یکی از عوامل کلیدی در این ناترازی، افزایش مصرف گاز در بخش خانگی است. در سال 1400، مصرف گاز خانگی در ماههای زمستان به بیش از 45 درصد از کل مصرف گاز کشور رسید، در حالی که در ماههای اردیبهشت تا شهریور، این میزان کمتر از 10 درصد بود. این مصرف ناهماهنگ به همراه کمبود ظرفیت تولید، باعث محدودیتهای جدی در تأمین گاز برای صنایع بزرگ از جمله پتروشیمی، سیمان و فولاد شد. به منظور جبران این کمبود، از سوختهای جایگزین مانند مازوت و گازوئیل استفاده شد که علاوه بر هزینههای بالا، تأثیرات منفی زیستمحیطی قابلتوجهی داشت. بهعنوان مثال، نیروگاههای حرارتی در سال 1400 حدود 16 میلیارد لیتر سوخت مایع مصرف کردند که از این میزان 9.5 میلیارد لیتر گازوئیل و 6.8 میلیارد لیتر نفت کوره بود.
با ادامه روند فعلی و بدون اقدامات فوری در بهینهسازی مصرف انرژی و افزایش ظرفیت تولید، پیشبینی میشود که میزان ناترازی گاز در سالهای آینده بیشتر شود و صنایع کشور با کاهش تولید و افزایش هزینههای انرژی مواجه شوند.
ب) چالشهای تأمین برق مورد نیاز صنایع
برق نیز به عنوان یکی از ارکان حیاتی توسعه صنعتی کشور، نقش کلیدی در تأمین نیازهای انرژی بخشهای مختلف تولیدی دارد. ظرفیت تولید برق کشور تا پایان سال 1400 به 87,851 مگاوات رسید و تولید برق در این سال به حدود 349 میلیارد کیلووات ساعت رسید. صنایع با مصرف حدود 36 درصد از برق تولیدی، بزرگترین مصرفکنندگان برق در کشور هستند. سایر بخشها مانند مشترکان خانگی (32 درصد)، کشاورزی (15 درصد) و سایر مصارف (17 درصد) در رتبههای بعدی قرار دارند.
علیرغم افزایش ظرفیت تولید برق در کشور طی سالیان اخیر، رشد مصرف برق بسیار سریعتر از تولید بوده و این امر به بروز ناترازی جدی در برخی مقاطع سال منجر شده است. در تابستان 1400، میزان ناترازی برق به بیش از 10 هزار مگاوات رسید و این کمبود منجر به خاموشیهای گستردهای در سطح کشور شد. در سال 1401 نیز برنامههای مدیریت مصرف برق در بخش صنعتی به منظور تأمین نیازهای مشترکان خانگی اعمال شد که موجب کاهش تولید در صنایع شد. همچنین در فصول سرد سال، مشکل تأمین گاز برای نیروگاهها منجر به کاهش تولید برق شد.
یکی از دلایل اصلی این ناترازی، ناکارآمدی ساختار اقتصادی صنعت برق است. اختلاف میان قیمت تمامشده تولید برق و قیمتهای تکلیفی، منجر به بدهیهای انباشته وزارت نیرو به بخش خصوصی شده و انگیزه سرمایهگذاری در توسعه زیرساختهای تولید برق را کاهش داده است. علاوه بر این، اتکای بیش از حد به نیروگاههای حرارتی و عدم توسعه انرژیهای تجدیدپذیر از جمله ضعفهای ساختاری صنعت برق کشور محسوب میشوند.
با وجود رشد 5.2 درصدی مصرف برق در سال 1400 نسبت به سال قبل، مصرف برق در بخش صنعت تنها 1 درصد افزایش داشت که نشاندهنده کاهش رشد تولیدات صنعتی در سالهای اخیر است. کاهش تأمین برق صنایع در زمان اوج مصرف، به کاهش 40 درصدی تولیدات صنعتی در مقایسه با سال گذشته منجر شد. اگرچه وزارت نیرو با اجرای برنامههای مدیریت مصرف و ارائه مشوقهایی برای کاهش مصرف برق صنایع در زمانهای اوج مصرف، تا حدودی این بحران را کنترل کرده است، اما مشکل ناترازی همچنان به قوت خود باقی است.
نتیجهگیری و راهکارها
با توجه به روند افزایشی مصرف انرژی و ناترازیهای موجود در تأمین گاز و برق، انتظار میرود که چالشهای انرژی در سالهای آینده تعمیق یابد و تولید صنعتی کشور با تهدیدهای بیشتری مواجه شود. به منظور مقابله با این بحران، ضروری است اقداماتی مانند اصلاح ساختار اقتصادی صنعت برق، توسعه منابع تجدیدپذیر، و اجرای پروژههای بهینهسازی مصرف انرژی در اولویت قرار گیرد. در غیر این صورت، این بحرانها نه تنها تولید داخلی را مختل میکنند بلکه باعث افزایش فشارهای اقتصادی بر کشور و کاهش توان صادرات انرژی نیز خواهند شد