اهمیت
افزایش درآمدهای ارزی: گردشگری به جذب ارز خارجی کمک میکند و منبع مهمی برای درآمدهای ملی است.
ایجاد اشتغال: این صنعت با ایجاد مشاغل مستقیم و غیرمستقیم، به کاهش نرخ بیکاری کمک میکند.
توسعه زیرساختها: بهبود زیرساختهای حمل و نقل، هتلداری و خدمات عمومی بهواسطه نیازهای گردشگری، به نفع کل جامعه است.
نکات تکمیلی
بر اساس گزارش شورای جهانی سفر و گردشگری، در سال ۲۰۲۳، صنعت گردشگری سهم ۹.۱ درصدی از تولید ناخالص داخلی جهانی را به خود اختصاص داد. در این سال، نیروی کار مرتبط با سفر و گردشگری با افزایش ۲۷.۴ میلیون نفر، به ۳۳۰ میلیون نفر رسید که تقریباً به سطح قبل از شیوع کرونا نزدیک شده است.
در ایران نیز، سهم صنعت گردشگری از کل اقتصاد در سال ۲۰۲۳ به ۴.۷ درصد افزایش یافت و ارزش این صنعت به ۷۴۰ هزار میلیارد تومان رسید. اشتغالزایی این صنعت در ایران با رشد ۱۰.۳ درصدی نسبت به سال قبل، به ۱.۶ میلیون نفر رسید و سهم آن از کل اشتغال کشور بالغ بر ۶.۶ درصد بود. پیشبینی میشود در سال ۲۰۲۴، صنعت گردشگری ایران با رشد ۱۲.۱ درصدی، ارزش خود را به ۸۳۰ هزار میلیارد تومان افزایش دهد و تعداد شاغلان به ۱ میلیون و ۸۳۰ هزار نفر برسد.
آمارها نشان میدهند که علاوه بر رونق گردشگری خارجی، صنعت گردشگری داخلی نیز در سال ۲۰۲۳ رشد خوبی داشته است. گردشگران خارجی ۷۰ هزار میلیارد تومان در ایران هزینه کردند که این رقم نسبت به سال قبل ۸۳.۶ درصد افزایش داشته است. همچنین، گردشگران داخلی نیز در سال ۲۰۲۳ بالغ بر ۴۹۳ هزار میلیارد تومان هزینه کردند که این میزان ۱۸.۷ درصد رشد را نشان میدهد.
تنوع فرهنگی و تاریخی، جاذبههای طبیعی و برنامههای توسعهای میتوانند به افزایش تعداد گردشگران کمک کنند. با وجود پیشرفتهای دهه اخیر، ایران هنوز راه زیادی برای رقابت با کشورهای همسایه دارد. صنعت گردشگری میتواند بهعنوان منبع اصلی افزایش درآمدهای ارزی هر کشور عمل کند و اهمیت آن به ایجاد شغل، حتی برای افراد نیمهماهر یا تازهکار، مرتبط است. این صنعت ابتدا تقاضایی را ایجاد کرده و سپس با پتانسیل خود، آن را برطرف میکند. علاوه بر این، جذب سرمایهگذاران خارجی، ایجاد استانداردهای جهانی در مناطق گردشگری، افزایش پیشرفت و توسعه، و تقویت بنیانهای اجتماعی، همگی نشاندهنده اهمیت گردشگری و تأثیرات مثبت آن بر جامعه هستند.
بر اساس این گزارش، سهم مستقیم سفر و گردشگری از تولید ناخالص داخلی ایران ۳.۷ درصد بوده که تقریباً با میانگین جهانی همخوانی دارد. با این حال، این رقم از میانگین خاورمیانه که ۴ درصد است، کمتر است.