امروز: پنجشنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۳

اقتصاد در ۳۰ ثانیه | مکاتب اقتصادی

نظریه‌های اقتصادی مختلف از جمله کلاسیک، مارکسیسم، کینزی و نئوکلاسیک هر کدام به نحوی به تعاملات بازار و نقش دولت پرداخته‌اند. این نظریات با تأکید بر خودتنظیمی، بهره‌کشی نیروی کار، تقاضای کل و نقایص بازار، دیدگاه‌های متنوعی در مورد نحوه عملکرد اقتصاد و سیاست‌گذاری‌های مؤثر ارائه می‌دهند.
مکاتب اقتصادی

اقتصاد کلاسیک: کلاسیک‌ها به فرایند خود تنظیمی کارکرد بازار معتقد هستند یعنی بازار بدون دخالت دولت به شوک‌های اقتصادی سریع واکنش نشان می‌دهد به نقطه تعادل جدید می‌رسد، اما سیاست‌های دولتی توانایی بازار را برای رسیدن به تعادل جدید محدود می‌کند.

مارکسیسم: مارکس اینگونه می‌گوید که نیروی کار یک کالاست و در رشد سرمایه‌داری نقش دارد. نیروی کار در قبال توانایی و کار برای تولید دستمزد می‌گیرد. که هزینه زندگی آن را پوشش می‌دهد اما وقتی که ارزش مصرفی نیروی کار با ماشین آلات کارفرما همراه باشد کالای گران قیمت‌تر یا با ارزش‌تر تولید می‌شود که سود می‌گویند در این حالت بهره‌کشی از نیروی کار است و نابرابری حاصل از سرمایه‌داری در نهایت منجر به قدرت رسیدن کارگر و شکل‌گیری یک اقتصاد سوسیالیستی صورت می‌گیرد.

کینزی: در اقتصاد کینزی تقاضای کل موثر در اقتصاد موتور پیشران چرخه اقتصادی است. یعنی دولت با اعمال تغییر در تقاضای کل می‌تواند در چرخه تجاری تاثیر گذار باشد و دامنه نوسانات آن را هم کاهش دهد.

سنتز نئوکلاسیک‌: در دیدگاه نئوکلاسیک به آن اشاره دارد که در کوتاه مدت بازار ممکن است ناکامل باشد و خود تنظیمی نکند و به تعادل نرسد اما در شرایط بلند مدت دولت می‌تواند برای رفع نواقص بازار دخالت کند.

مکتب اتریشی: مکتب اتریشی ها دیدگاه بازار دارند و معتقدند تنها بازار است که می‌تواند به شکل اثربخش همه اطلاعات و رویکردهای افراد را به نسبت به ارزش هماهنگ کند از این طریق است که قیمت‌ها در بازار تعیین می‌شود.

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://en360.ir/?p=12526

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

  • پربازدیدترین ها
  • داغ ترین ها