یکی از جدی ترین مسائل کشور در حوزه صادرات همین آسیب دیدگی برند صادراتی ایران در اثر عدم رعایت کیفیت تولید توسط صادر کنندگان داخلی است. بسیاری از صادرکنندگان یا به دلیل عدم داشتن تخصص لازم در زمینه تولید یا سودجویی و ترجیح سود کوتاه مدت بر منافع شخصی و ملی بلند مدت اقدام به صادر کردن محصولات کم کیفیت کرده و کل بازار صادراتی یک یا چند محصول ایرانی را تخریب می کنند.
موضوع مذکور خود یک زنگ خطر و هشدار برای صنعت محصولات کشاورزی بود تا برای رعایت استاندارهای سم زدایی و کف کیفیت محصولات کشاورزی اقدام به نظام مقررات گذاری و نظارت و ارزیابی کند. در واقع مرحله کنترل کیفیت در حوزه صادرات به دلیل آسیبی که می تواند برای برند کل محصولات کشاورزی و حتی برند صادراتی کشور داشته باشد باید به داخل کشور منتقل شده و به عنوی دارای فرایند پیشگیری باشد.
موضوع دیگر در خصوص محصولات کشاورزی و صادرات آن ها رعایت مزیت نسبی تولید در کشور است. نه تنها محصولات کشاورزی بلکه همه تولیدات در کشور باید بر اساس همین مدل مزیت سنجی تولید صورت گیرد. البته باید توجه داشت که این مزیت ها فقط مزیت های اقتصادی نیست بلکه بسته به استراتژیک بودن محصول مزیت امنیتی و همچین مزیت سیاسی نیز جز مزیت های کلان برای تولید یک محصول است.
بالاخره باید توجه داشت که کلان استراتژی حاکم بر کشور مقاومت و خودکفایی است و این کلان استراتژی باید به عنوان متغیرهای مختلف در مزیت سنجی تولید یک محصول در نظر گرفته شده و به فرآیند کلان تولید در کشور جهت دهد. به طور مثال سال های سال است که استراتژی خودکفایی در گندم جز اهداف کلان و کلی کشور تعریف شده و بر همین اساس بسیاری از ظرفیت های کشاورزی کشور که می توانسته به تولید محصولات غیر استراتژیک تعلق بگیرد به تولید گندم تعلق گرفته است.
در همین راستا شاید تولید اکثر محصولات کشاورزی صادراتی باید مورد بازنگری قرار گرفته و در صورت عدم جایگری در نقشه کلان استراتژی مقاومتی در کشور در مورد تولید آنها مجددا تصمیم گیری شود. به طور مثال در حال حاضر کشور از لحاظ تولید دانه های روغنی به شدت به واردات وابسته است. این محصولات که تولیدشان آب بر بوده و متناسب با همه اقلیم های موجود در کشور نیست به یک نقطه ضربه پذیر در اقتصاد و معیشت کشور تبدیل شده است به نحوی که دشمن با فشار بر مبادی واردات این محصول می تواند کشور را از نظر امنیت غذایی دچار مشکل کند.
از سوی دیگر آمارهای متفاوتی از تولید بعضی محصولات بسیار آب بر در کشور مانند هندوانه شنیده می شود؛ موضوعی که تحت عنوان صادرات غیر مستقیم آب نیز از آن یاد می شود. در واقع علی رغم اینکه بدون در نظر گرفتن متغیر های سیاسی و امنیتی شاید تولید هندوانه برای کشور دارای مزیت باشد اما وقتی تولید آن در قیاس با اهمیت محصولی مثل ذرت یا سویا قرار می گیرد و واقعیت های بحران های جدی در حوزه آب نیز به آن اضافه می شود ضرورت تولید آن با تردید های جدی روبرو می شود.
در هر صورت لزوم برخورداری کشور از یک استراتژی تولید و صادرات محصولات کشاورزی بر مبنای اقتصاد مقاومتی و کلان استراتژی خودکفایی و مقاومت، واضح و مشخص است. به نظر می رسد در صورت سامان دهی پهنه های تولید محصولات کشاورزی و ایجاد یک سامانه برنامه ریزی و کنترل تولدی محصول علاوه بر اینکه مدیریت تولید محصولات کشاورزی برای بازار داخلی نظم و ثبات بیشتری می یابد ظرفیت های صادراتی کشور در این حوزه نیز واقعی تر و کارا تر خواهد شد. منفعت اقتصادی کشور و ایجاد امنیت غذایی در بلند مدت هدفی است که بر تمام منفعت های خرد و شخصی ارجحیت دارد و لازم است نهاد سیاست گذار و مجری با الهام گیری از آن اقدام به مدیریت و راهبری موثر تر فرآیند تولید و صادرات محصولات کشاورزی کند.