امروز: شنبه 23 نوامبر 2024

متن سربرگ خود را وارد کنید

گفت‌وگو / علی سرزعیم از داستان علم اقتصاد در ایران می‌گوید!

یکی از مشکلات علم اقتصاد در ایران تولد بد آن است. تصور اولیه این بود که علم اقتصاد یک علم کمونیستی و ادامه مکتب کمونیسم و نظریه ارزش مارکس است. یعنی عمدتا کسانی وارد این علم شدند که آن دیدگاه را داشتند. بنابراین بخش بزرگی از استادان و فارغ‌التحصیلان اقتصاد چنین نگرشی داشتند. بعد هم فضا به ‌شدت چپ زده شد و نگاه به جریان اصلی اقتصاد، خیلی منفی شد. یعنی تا اوایل دهه 80 جریان اصلی اقتصاد در دنیا حاکم بود و نحله‌های دیگر حاشیه آن بودند، اما در ایران بر‌عکس بود. یعنی جریان اصلی علم اقتصاد حاشیه‌ای بود و نحله‌های دیگر در مرکز توجه قرار داشتند. در چنین فضایی یک تفکر جدید حاکم می‌شود که می‌گوید کلا باید علم اقتصاد را تعطیل و علم جدیدی به نام اقتصاد اسلامی بنا کرد.
سیاستمداران هم اصولا چنین گرایشی دارند و می‌گفتند ما نه می‌خواهیم چپ‌گرا شویم، نه سرمایه‌داری. تفکر اقتصاد اسلامی ایشان را از علم اقتصاد دور کرده و آن آشفتگی ذهنی را تشدید کرده. بهتر بود مدافعان اقتصاد اسلامی، برنامه‌ای مشخص و مدون برای نیل به اهداف خودشان مطرح می‌کردند، اتفاقا این کار بسیار مفیدی بود و هست و اصولا علم همین‌طور پیشرفت می‌کند. کما اینکه سرمایه‌گذاری اسلامی را مسلمانان در سایر کشورها خارج از ایران راه انداخته‌اند و بانکداری اسلامی را ایجاد کرده‌اند. متاسفانه در داخل ادعا زیاد بود اما به جای یک برنامه پژوهشی از ابزار قدرت استفاده کرد، اما نتیجه‌ای در بر نداشت و آشفتگی روی آشفتگی ایجاد کرد. همه‌جا مشکل از سیاستمداران نیست، یک مشکل فقدان یک جماعت منسجم از اقتصاددان‌هاست که موجب می‌شود سیاستمداران گیج شوند، زیرا آنها که به علم اقتصاد آشنایی ندارند، مثلا آقای خاتمی می‌گفت من که با اقتصاد و روش‌های مختلف آن آشنایی ندارم، بنابراین برای بخش‌های مختلف، از اقتصاددان‌ها با رویکردهای مختلف استفاده می‌کرد، نتیجه همین به چپ و راست زدن‌ها و آشفتگی می‌شد.

متن سربرگ خود را وارد کنید

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://en360.ir/?p=9866

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.