گزارش سیاستی|چندجانبه گرایی اقتصادی 80 سال پس از برتون وودز
نهادهای اقتصادی جهانی که از کنفرانس برتون وودز در سال 1944 رشد کردند، در فکر ایجاد یک محیط سیاست تعاونی مناسب برای بهبود، توسعه، تداوم رفاه، ثبات اجتماعی و دموکراسی بودند.
در ذهن بازیگران، شکستهای مختلف که با رکود جهانی و حرکت به سمت جنگ جهانی دوم همراه بود؛ در هماهنگی سیاستهای کلان اقتصادی و تجاری در دهه 1930 به نوعی برجسته شده بود.
زیربنای برتون وودز (با فرض لیبرالیسم) در اوایل دهه 1990 جای خود را به سیستم بسیار بازارگراتر داد و باعث رشد قوی در چندین بازار بزرگ نوظهور و دوره ای از فراجهانی شدن و همچنین تنش های اجتماعی در اقتصادهای پیشرفته شد.
نتیجه تغییر موازنه ژئوپلیتیکی در جهان و همچنین واکنش منفی علیه جنبههای جهانی شدن در بسیاری از کشورهای ثروتمندتر، به ویژه حامی اصلی همکاری بینالمللی پس از جنگ، ایالات متحده بوده است. در عین حال، علیرغم ظهور طیف وسیع تری از تهدیدات مشترک جهانی که نیاز به اقدام مشترک دارند، همکاری جهانی در معرض تهدید است.
کشورهای صنعتی ثروتمندی که بر نهادهای چندجانبه موجود تسلط دارند، باید آنها را به عنوان ابزاری برای هدایت رقابت ابرقدرت ها به سوی نتایج مثبت که می تواند حمایت گسترده بینالمللی را نیز جلب کند، بشناسند.
با این حال،استفاده از این موسسات مستلزم خرید از سوی کشورهای با درآمد متوسط و کم و همچنین از سوی حوزههای سیاسی داخلی در اقتصادهای پیشرفته است. آینده چندجانبه گرایی به آشتی دادن این الزامات بالقوه متضاد بستگی دارد.