هنر اخلاق و عدالت در سلب مالکیت از یکی و اعطای آن به دیگری نیست، زیرا چنین کاری ناگزیر به رفتار نابرابر و در نتیجه ناعادلانه با انسانها تبدیل میشود. اخلاق حقیقتی در گرو گذشت از حق فردی و احساس مسئولیت در برابر همنوعان است و چنین کاری مستلزم آزادی اراده و استقلال رأی است. در نظام بازار رقابتی، خیررسانی انسانها به همنوعان بهصورت ناشناس و ناخواسته صورت میگیرد و از این رو بهرغم بیشترین حد خیررسانی به دیگران، حس تکلیف اخلاقی بهطور فردی ارضا نمیشود. اما در عین حال، راه برای نیکوکاری مستقیم برای همگان باز است، زیرا در یک جامعهی آزاد، انسانها مالک و صاحب داراییهای خود هستند. بنابراین، به یقین میتوان ادعا کرد که در یک جامعهی مبتنی بر حقوق و آزادیهای فردی است که میتوان از اخلاق به معنای حقیقی کلمه سخن گفت. حق مالکیت فردی و آزادی انتخاب که دو رکن اساسی نظام اقتصادی بازار رقابتیاند، درعینحال شرط لازم برای تحققبخشیدن به ارزشهای اخلاق فردی و فضیلتهای اجتماعی است. آنها که به بهانهی اخلاق و عدالت، حقوق مالکیت و آزادی انسانها را مورد تخطی قرار میدهند، در عمل تیشه به ریشهی اخلاق و عدالت در جامعه میزنن