چه کسی افسار قدرت طلبی ترامپ را خواهد کشید؟
۱. ریاستجمهوری امپراتوری ترامپ
در ۲۸ آوریل ۲۰۱۷، دونالد ترامپ کنگره را یک «نظام کهنه» توصیف کرد. اکنون در دومین دوره ریاستجمهوری خود، او به طور کامل از مسیر قانونگذاری عبور کرده و با استفاده از قدرت اجرایی، تعرفهها را اعمال میکند، بوروکراسی فدرال را از بین میبرد و مخالفان خود را هدف قرار میدهد. با وجود نبود موفقیتهای عمده قانونگذاری، صد روز نخست او دگرگونکننده بوده است. یک فرمان اجرایی اختیار تفسیر قوانین برای قوه مجریه را به شخص رئیسجمهور واگذار کرد و همه کارمندان را ملزم به پیروی ساخت. دادگاهها با سیلی از شکایتها علیه اقدامات او روبهرو هستند که رسیدگی به آنها ممکن است سالها طول بکشد. در این میان، دولت ترامپ به طور نگرانکنندهای به سمت نادیده گرفتن احکام قضایی گرایش پیدا کرده است. در حالی که کنگره، توسط جناحبندیهای حزبی و ترس از شکست در انتخابات مقدماتی، قادر به دفاع از اختیارات خود نیست؛ ترامپ قوانینی مانند قانون ممنوعیت تیکتاک را نادیده گرفته و ممکن است از خرج کردن بودجهای که توسط کنگره تخصیص یافته، خودداری کند که این امر قدرت مالی کنگره را از بین خواهد برد.
۲. دادگاهها به عنوان آخرین بازدارنده
با بیعملی کنگره، بارِ مهار ترامپ بر دوش دادگاهها افتاده است. قاضی ارشد جان رابرتس باید با مهارت عمل کند؛ چرا که ترامپ در پی رویارویی با دیوان عالی است. یک حکم تفرقهبرانگیز میتواند ترامپ را تحریک کند تا قوه قضائیه را به چالش بکشد و نظم قانون اساسی را متلاشی سازد. دیوان عالی به زودی استدلالهایی درباره پایان دادن به تابعیت بر مبنای تولد خواهد شنید. اقدامی که با توجه به صراحت متن قانون اساسی بعید است موفق شود. اگر ترامپ به نادیده گرفتن احکام دادگاههای پایینتر ادامه دهد، ممکن است رابرتس از زبان مؤدبانه به رویکردی قاطعتر روی آورد. با این حال، ابزارهای اجرایی ضعیفاند: حتی مارشالهای فدرال که مسئول اجرای دستورات قضات هستند، به وزارت دادگستری ترامپ پاسخگو هستند. اقتدار قانون اساسی بر باور جمعی استوار است، باوری که اکنون در معرض تهدید قرار گرفته است.
3.فروپاشی بازدارندههای داخلی در قوه مجریه
ترامپ محدودیتهای داخلی را از بین برده و دفتر مشاور حقوقی وزارت دادگستری را به حاشیه رانده و استقلال وزارت دادگستری را نابود کرده است. هنجار پس از واترگیت مبنی بر استقلال این وزارتخانه دیگر وجود ندارد. این وضعیت خطر ایجاد «نظام قضایی دوگانه» را به همراه دارد؛ جایی که حقوق افراد در صورت هدف قرار گرفتن توسط دولت به طور دلخواه ناپدید میشود. الگویی که بیشتر به دولتهای اقتدارگرا شبیه است. با توجه به اینکه جمهوریخواهان تا دستکم سال ۲۰۲۷ اکثریت را در اختیار دارند، بعید است کنگره پیش از آن احیاء شود، مگر اینکه محبوبیت ترامپ به دلیل آسیبهای اقتصادی ناشی از سیاستهایی مانند تعرفههای متقابل به شدت سقوط کند. اکنون دفاع از جمهوری به قوه قضائیه و قاضی رابرتس سپرده شده است(تنها مسلح به قدرت قانون و ایمانی رو به افول به تفکیک قوا).
چگونه دادگاهها قادر به توقف حملات ترامپ به ارکان جامعه مدنی خواهند بود؟
- حکم دیوان عالی و تاکتیکهای تحمیلکننده ترامپ
در یک پرونده دیوان عالی با نام NRA v Vullo، دیوان عالی به اتفاق آرا حکم داد که مقامات نمیتوانند طرفهای خصوصی را مجبور به سرکوب دیدگاههای مخالف کنند. در سال ۲۰۱۸، پس از تیراندازی در مدرسه پارکلند، مقام نیویورکی ماریا وولو از شرکت بیمه Lloyd’s of London خواست تا بیمه NRA را متوقف کند و تهدید کرد که در صورت رعایت این درخواست، ممکن است در زمینه نظارتی تسامح صورت گیرد. NRA شکایت کرد و ادعا کرد که این اقدام نقض متمم اول قانون اساسی است.
ترامپ در دوره دوم ریاستجمهوری خود از تاکتیکهای مشابهی علیه نهادهایی که با آنها مخالف است استفاده کرده است. او برخی آژانسها را تهدید به اخراج کرده و تأسیسات هاروارد را مجبور به اجرای “تنوع دیدگاهها” کرده است. بسیاری از افراد از تلافیجویی میترسند، اما برخی از شرکتهای حقوقی برجسته اقدام ترامپ را به چالش کشیدهاند تا بررسی کنند که آیا دادگاهها حکم Vullo را برای محدود کردن زیادهخواهیهای ترامپ اعمال خواهند کرد یا خیر.
- شرکتهای حقوقی پاسخ میدهند با موفقیتهای ترکیبی
حملات ترامپ علیه شرکتهای حقوقی به عنوان تلافی علیه وکلای حامی مخالفان سیاسی او آغاز شد. دستورات اجرایی او امنیت دسترسیهای فدرال شرکتهایی مانند Covington & Burling و Perkins Coie را از آنها سلب کرد و به مشتریان هشدار داد که همکاری با این شرکتها منجر به از دست دادن قراردادهای دولتی میشود. این اقدام باعث نگرانی شد زیرا بسیاری از مشتریان به قراردادهای واشنگتن وابسته بودند.
برخی از شرکتها تسلیم شدند و برای جلب نظر ترامپ، خدمات پرو بونو ارائه کردند. اما چهار شرکت شکایت کردند و وکلا استدلال کردند که فشار به مشتریان برای کنار گذاشتن آنها نقض آزادی بیان و حق مشاوره است. چهار قاضی منطقهای به طور موقت برخی از دستورات ترامپ را مسدود کردهاند، که ممکن است منجر به مداخله دیوان عالی شود.
- پیامدهای گستردهتر برای دانشگاهها و سازمانهای غیردولتی
نبردهای قانونی سرنوشت دانشگاهها و سازمانهای غیردولتی را تعیین خواهد کرد. ترامپ با استفاده از قانون حقوق مدنی بر هاروارد و کلمبیا فشار وارد کرده است، همچنین ادعای اختیار در زمینه استخدام و برنامههای درسی دارد. هاروارد شکایت کرده و ترامپ را به نقض متمم اول متهم کرده است.
برخی نهادها تسلیم شدهاند، اما هیچ آرامشی به دنبال نداشته است. بودجه کلمبیا قطع است و شرکتهای حقوقی که خدمات پرو بونو ارائه دادند ممکن است با خواستههای بیشتری روبهرو شوند. شیلا هیین از هاروارد توصیه میکند که از مذاکره پرهیز شود و هشدار میدهد که مجازات پس از اینکه به دام او افتادید، بدتر خواهد شد. نتایج این پروندهها مشخص خواهد کرد که دولت چقدر میتواند در خاموش کردن مخالفتها پیشروی کند.
هرج و مرج فزاینده و قابل انتظار در سیاستهای تعرفهای دونالد ترامپ
- تغییر سیاست حمایتگرایانه ترامپ و سیاستهای آشفته تعرفهای
دونالد ترامپ به طور مستمر از تعرفهها حمایت کرده است، اما بسیاری از حامیان او در ابتدا موضعش را به عنوان یک تاکتیک مذاکرهای میدیدند نه یک حمایتگرایی واقعی. با این حال، سیاستهای اخیر او خلاف این را ثابت کردهاند و میانگین تعرفه مؤثر بر واردات ایالات متحده را از 2.5٪ به حدود 20٪ افزایش دادهاند که بالاترین میزان از زمان رکود بزرگ است. رویکرد او آشفته بوده است و الگوی بداههپردازی را نشان میدهد که تلاش دارد دیدگاه تجاریاش را به اندازهای که بازارها، دادگاهها و مخالفت جمهوریخواهان اجازه میدهند پیش ببرد. ترامپ در طول کمپین خود، پیشنهاد تعرفههای وسیع 10-20٪ و مالیات 60٪ بر چین را داد. اما دولت او ترکیب متناقضی از تعرفههای خاص محصول و هدفگذاری کشورهای مختلف را اجرا کرده است و سپس برخی را برگشت داده، برخی دیگر را متوقف کرده و تهدید به اعمال تعرفههای بیشتر کرده است. برخلاف دوره اول ریاست جمهوریاش که از قدرتهای محدود قانونی استفاده میکرد، ترامپ اکنون قانون “قدرتهای اضطراری اقتصادی بینالمللی” (IEEPA) را به استناد میآورد که به او اختیارات وسیعتری میدهد. او تعرفهها را بر کانادا و مکزیک با اعلام وضعیت اضطراری در مورد فنتانیل و مهاجرت توجیه کرده است، در حالی که کسری تجاری را به عنوان دلیل تعرفههای “مقابل” جهانی ذکر میکند.
- محدودیتهای قانونی و سیاسی بر تعرفههای ترامپ
چالشهای قانونی ممکن است اقدامات ترامپ را محدود کنند. زیرا دادگاهها در حال بررسی این هستند که آیا IEEPA میتواند تعرفهها را توجیه کند. قضات، در دعاوی امنیت ملی به رؤسایجمهور رجوع میکنند؛ بنابراین شکایتها نامشخص هستند. کنگره نیز ممکن است مقاومت کند، اما مخالفت اخیر جمهوریخواهان در سنا، نتوانست حمایت کافی در مجلس نمایندگان جلب کند. اگر تعرفهها به اقتصاد آسیب بزنند و محبوبیت ترامپ کاهش یابد، جمهوریخواهان ممکن است واکنش شدیدتری نشان دهند. شاخصهای اقتصادی نشان میدهند که اعتماد مصرفکننده کاهش یافته، سرمایهگذاریهای تجاری کاهش یافته و بازارها از زمان تعرفههایروز آزادی 2 آوریل در حال افت هستند. ترامپ ادعا میکند که آمادگی دارد تا درد کوتاهمدت را تحمل کند، اما حساسیتهایی نسبت به بحرانهای بازار نشان داده است و تنها یک هفته پس از اعلام تعرفههای متقابل، آنها را متوقف کرده است. در حالی که او از کشورهای مشتاق به مذاکره سخن میگوید، پیشرفت کند بوده است و درخواستهای مبهمی از سوی دولت وجود دارد. امیدها برای یک توافق بزرگ با چین از بین رفته است و مذاکرات متوقف شدهاند.
- آینده جنگ تجاری ترامپ
به جای توافقات عمده، احتمالاً توافقهای کوچک و مبهم با کشورهایی مانند ژاپن یا هند شکل خواهد گرفت. ترامپ ممکن است به دنبال امضای موفقیتآمیز در باغ گل رز باشد تا استراتژی فشار خود را یک موفقیت اعلام کند. اما دوره ریاستجمهوری او پایان قطعی نقش آمریکا به عنوان پیشگام تجارت آزاد است. سیاستهای او تضمین میکنند که هیچ بازگشتی به دوران پیش از ترامپ در تجارت نخواهد بود.
شور ترامپ برای تبدیل شدن به تنها لغو کننده قوانین
- فشار شدید ترامپ برای لغو مقررات
ترامپ با وجود مقاومت پیشبینی شده، بیش از پیش در حال تسریع تلاشها برای لغو مقررات فدرال است. در حالی که بسیاری از جمهوریخواهان به طور خصوصی از انحرافات او از اصول حزبی سوال دارند، لغو مقررات همچنان هدفی متحدکننده باقی مانده است. ترامپ در حال دور زدن هنجارها، به ویژه قانون رویههای اداری (APA) است که نیاز به یک دوره طولانی “اطلاعرسانی و نظر” قبل از تغییر قوانین دارد. در تاریخ 9 آوریل، او دستوری صادر کرد که APA را تضعیف میکند و با استناد به موارد دیوان عالی کشور، لغو فوری قوانین را توجیه میکند. دولت او از طریق دفتر مدیریت و بودجه (OMB) و وزارت کارآیی دولت (DOGE) هماهنگ میشود تا مقرراتی که بار اضافی برای کسبوکارها به شمار میروند را هدف قرار دهد.
- اهداف کلیدی و چالشها
مقررات انرژی و محیط زیست اولویتهای اصلی هستند. دولت همچنین هدف دارد تولید انرژی را افزایش دهد. کاهش اندازه نهادهایی مانند EPA و IRS به منظور کاهش نظارت دولت است. مگر برای صنایعی که ترامپ از آنها ناراضی است. با این حال، کاهش کارکنان از روند واقعی لغو مقررات پیشی گرفته است و کارشناسان هشدار میدهند که تغییرات پایدار نیازمند کارکنان ماهر برای تدوین قوانین قانونی است. دادگاهها ممکن است override های وسیع APA را رد کنند، اما ممکن است لغو مقرراتی که مستقیماً به قوانین کنگره مرتبط نیستند را مجاز بدانند.
- جنجالها و عدم قطعیت درازمدت
تیم ترامپ وعده میدهد که برای هر قانون جدید، ده مقررات را لغو کند و این نسبت را از نسبت دوره اول خود فراتر برد. منتقدان استدلال میکنند که این معیار گمراهکننده است. زیرا حذف قوانین قدیمی تأثیری در رشد ندارد. حامیان مانند استیفن میران از شورای مشاوران اقتصادی، معتقدند که مقررات تولید را متوقف میکند. با این حال، برخی از لغو مقررات به نظر خودخواهانه میآید و به نفع صنایعی است که به ترامپ نزدیک هستند. مانند کریپتو و تسلا که ممکن است به بازخورد سیاسی منفی منجر شود. کنگره بعید است که علیرغم مذاکرات جاری درباره اصلاح مجوز دوحزبی لغو مقررات عمده را تصویب کند. بحث گستردهتری وجود دارد که آیا لغو مقررات رشد اقتصادی را تحریک میکند یا امنیت را به خطر میاندازد و تنها منافع اقتصادی کمی دارد. در حالی که تأثیرات کوتاهمدت هنوز مبهم است، رویکرد تهاجمی ترامپ نشانهای از جهتگیری واضح است.