معین قرابی تهرانی_پژوهشگر اقتصادی | تعرفهگذاری برق یکی از ابزارهای مهم سیاستگذاری اقتصادی است که تأثیرات عمیقی بر رفتار مصرفکنندگان، پایداری شبکه برق و توزیع یارانهها دارد. در ایران، برق بهطور نسبی ارزان عرضه میشود و هزینه واقعی تولید و توزیع آن غالباً توسط دولت یا شبکههای توزیع تأمین میگردد. این وضعیت باعث شده که بخش عمدۀ یارانه انرژی به مصرفکنندگان پرمصرف، یعنی معمولاً دهکهای برخوردارتر درآمدی، اختصاص یابد. از منظر عدالت اجتماعی، این امر ناعادلانه است و به تحکیم نابرابری درآمدی کمک میکند. در این یادداشت ابتدا وضعیت کنونی تعرفه برق در ایران را بررسی میکنیم، سپس اثرات آن بر عدالت اجتماعی و توزیع درآمد را تحلیل میکنیم، چالشها را بررسی میکنیم و در پایان راهکارهایی برای تحقق تعرفهگذاری عادلانه و مثبت ارائه میدهیم.
وضعیت کنونی تعرفه برق و بهرهمندی از یارانه
۱. بهرهمندی پرمصرفها از یارانه پنهان
تعرفه برق خانگی در ایران بهطور سنتی با چند پله مصرفی (پلهپلکانی) طراحی شده است و در بسیاری از پلهها، قیمت برق کمتر از هزینه واقعی تأمین آن است. این بدان معناست که دولت یا شرکتهای برق عملاً یارانه پنهان برای مصرف برق پرداخت میکنند، به ویژه در پلههای بالاتر مصرف.
به گفته یکی از گزارشها، دولت بیش از ۹۰ درصد هزینه واقعی برق را به صورت یارانه پنهان تأمین میکند.
۲. نرخ برق در ایران نسبت به منطقه پایین است
بر اساس دادههای وزارت نیرو و نهادهای مرتبط، قیمت برق خانگی در ایران حدود ۲۷۰ تومان به ازای هر کیلوواتساعت گزارش شده که در منطقه و حتی در مقایسه با برخی کشورهای با درآمد پایینتر، بسیار پایینتر است.
این در حالی است که کشورهای همسایه مانند ترکیه، امارات، عراق و آذربایجان برق را با نرخهایی چند برابر ایران عرضه میکنند.
۳. الگوی مصرف و سهم پرمصرفها
طبق گزارش شرکت برق نیوز، حدود ۷۵ درصد از مشترکان خانگی ایران در محدوده الگوی مصرف قرار دارند و سهمشان از کل مصرف برق خانگی تقریباً ۵۲ درصد است. اما ۲۵ درصد از مشترکان که مصرف بالاتر از الگو دارند، ۴۸ درصد از برق خانگی را مصرف میکنند.
از آن میان، ۸ درصد از مشترکان بین ۱٫۵ تا ۲٫۵ برابر الگو مصرف میکنند و سهمشان از مصرف برق خانگی تقریباً ۲۰ درصد است.
تنها ۲ درصد از مشترکان با مصرف بیش از ۲٫۵ برابر الگو، ۱۰ درصد از مصرف برق خانگی را به خود اختصاص میدهند.
این آمار نشان میدهد که بخش کوچکی از مشترکان پرمصرف، سهم چشمگیری از مصرف برق را به خود اختصاص دادهاند – یعنی کسانی که معمولاً قدرت مالی بیشتری برای استفاده از وسایل برقی پرمصرف دارند.
۴. طرح افزایش تعرفه پرمصرفها
در سالهای اخیر، سیاستگذاران برق تصمیم گرفتهاند تعرفهگذاری پلکانی را تشدید کنند تا مشترکان پرمصرف را به پرداخت بیشتر تشویق کنند. به عنوان نمونه، گزارشها حاکی از آن است که مشترکان پرمصرف ممکن است تا ۴۰ برابر هزینه بیشتری نسبت به مشترکان کممصرف پرداخت کنند.
وزیر نیرو اعلام کرده است که در طرح جدید، مشترکین پرمصرف نسبت به مشترکین کممصرف تا ۴۰ برابر افزایش هزینه خواهند داشت.
از سوی دیگر، هدف اصلی این اقدام، ایجاد عدالت در توزیع یارانه و مدیریت بهتر مصرف است.
با این حال، برخی نمایندگان مجلس و کارشناسان هشدار دادهاند که اگر افزایش تعرفه بهصورت یکسان و بدون توجه به دهکهای درآمدی صورت گیرد، بار مالی بر خانوادههای متوسط و کمدرآمد افزایش مییابد.
اثرات تعرفهگذاری برق بر عدالت اجتماعی و توزیع درآمد
۱. یارانه انرژی به سمت دهکهای بالا میرود
وقتی برق به قیمتی بسیار پایین عرضه شود، تفاوت بین مصرفکنندگان کممصرف و پرمصرف کمتر دیده میشود و بخش عمده یارانه انرژی به کسانی تعلق میگیرد که مصرف بیشتری دارند — یعنی اغلب طبقات مرفهتر. این پدیده «پولدارترینها یارانه بیشتری میگیرند» را ایجاد میکند. در واقع، با یارانه پنهان گسترده، عدالت در توزیع یارانه به هم میخورد.
۲. تضعیف انگیزه مدیریت مصرف در کل جامعه
اگر افزایش مصرف ارتباط نزدیکی با پرداخت هزینه زیاد نداشته باشد، انگیزه برای کاهش مصرف و استفاده بهینه از انرژی کاهش پیدا میکند. در چنین شرایطی، حتی دهکهای متوسط نیز ممکن است مصرف را افزایش دهند چون هزینه آن جزئی است. این امر فشار بیشتر بر شبکه برق ایجاد میکند و باعث خاموشیها یا ناپایداری میشود.
۳. چالشهای تأمین بودجه و بدهی صنعت برق
وقتی قیمت برق کمتر از هزینه واقعی تأمین باشد، دولت مجبور است کسری را جبران کند. این کسری ممکن است به تأمین از منابع عمومی، انتشار بدهی یا کاهش سرمایهگذاری در صنعت برق منجر شود. به مرور، نظام مالی صنعت برق تحت فشار قرار میگیرد و ممکن است منجر به تأخیر در توسعه ظرفیت تولید، شبکه یا تعمیرات شود.
۴. تأثیر بر اقشار کمدرآمد در عمل
اگر تعرفهگذاری اصلاح شود اما حمایت هدفمند از دهکهای پایین اجرا نگردد، ممکن است فشار مالی بر خانوارهای مستضعف افزایش یابد— بهخصوص در فصولی که مصرف برق افزایش مییابد (مثلاً تابستان). این اثر معکوس میتواند به اعتراضات اجتماعی یا احساس بیعدالتی بینجامد.
۵. کاهش شدت انرژی و اثرات زیستمحیطی مثبت
با اعمال تعرفهای که مصرفکنندگان را به کاهش مصرف تشویق کند، شدت انرژی (مصرف انرژی بر واحد تولید ناخالص داخلی) کاهش مییابد و این امر به بهرهوری بیشتر و کاهش انتشار گازهای آلاینده کمک میکند. این اثر، اگر بهدرستی طراحی شود، میتواند به توسعه پایدار کمک کند.
۶. تقویت عدالت منطقهای و اقلیمی
در کشور متنوعی مانند ایران، منطقهها از نظر شرایط آب و هوایی متفاوتاند؛ مثلا در نواحی گرم، برق برای خنکسازی بیشتر نیاز است. اگر الگوهای تعرفهگذاری به گونهای طراحی شوند که تفاوتهای اقلیمی را لحاظ کنند، عدالت اقلیمی نیز تقویت میشود.
چالشها و ملاحظات اجرایی
۱. شناسایی و هدفمندسازی دهکهای درآمدی
بسیاری از خانوارها اطلاعات شفاف درآمدی ندارند یا ممکن است تمایل به مخفی کردن درآمد داشته باشند. اجرای یک نظام تعرفه عدالتی نیازمند دادههای دقیق و امکان پایش عملکرد است.
۲. پذیرش اجتماعی و مقاومت مصرفکنندگان
افزایش تعرفه برق همیشه با مقاومت مردم مواجه میشود، خصوصاً اگر پیامرسانی و اطلاعرسانی قوی انجام نشود. اگر مردم نپذیرند که اصلاح، منصفانه است، ممکن است از راههای غیررسمی (نصب ژنراتور شخصی، استفاده غیررسمی از شبکه) به دور زدن تعرفهها روی آورند.
۳. تعادل بین حمایت و پایداری مالی صنعت برق
اگر تعرفهها خیلی پایین باشند، صنعت برق زیان میکند. اگر خیلی بالا باشند، فشار به مصرفکننده زیاد است. لازم است نقطهای تعادلی یافت شود که هم درآمد صنعت برق تأمین شود و هم اقشار کمدرآمد متضرر نشوند.
۴. سرعت اجرای زیرساخت و انتقال فناوری
برای تشویق به بهرهوری، نیاز به فناوریهای کممصرف، سنجش هوشمند، شبکههای برق هوشمند و امکان تولید پراکنده داریم. اگر زیرساختها آماده نباشند، تعرفه اصلاحی تأثیر کمتری خواهد داشت.
۵. تفاوت اقلیمی و بار فصلی
در برخی مناطق، بار برق فصلی بسیار بالا است؛ تعرفهها باید چنین تفاوتی را لحاظ کنند. اگر تعرفه یکسان باشد، مناطق گرمتر نسبت به مناطق معتدل آسیب بیشتری میبینند.
راهکارهای پیشنهادی برای تعرفهگذاری عادلانه و مثبت
بر اساس تحلیلهای فوق، چند راهکار عملی و مثبت برای ارتقای عدالت اجتماعی در تعرفه برق قابل پیشنهاد است:
1. اصلاح تعرفهگذاری پلکانی با رشد تصاعدی پس از آستانه الگو
– تعرفه برق باید بهگونهای طراحی شود که تا سقف الگوی مصرف، قیمت ترجیحی یا حمایتی داشته باشد، اما پس از آن قیمت برق بهطور تصاعدی بالاتر شود.
– برای مثال، اگر مصرف تا سطح «الگوی منطقهای» باشد، تعرفه مصوب منصفانه باشد، اما مصرف ۱٫۵ برابر الگو قیمت بیشتری، ۲٫۵ برابر الگو قیمت بسیار بالا و مصرفهای مازاد تعرفهای نزدیک به قیمت تمامشده یا بیشتر پرداخت کنند.
– این روش باعث میشود یارانه انرژی به مشترکین کممصرف داده شود و مشترکین پرمصرف هزینه واقعی مصرف خود را پرداخت کنند.
2. اجرای کامل و شفاف هدفمندسازی یارانه برق
– یارانه باید به صورت مستقیم به دهکهای پایین پرداخت شود و نه به تمامی مشترکین، تا توزیع منابع به عدالت نزدیکتر شود.
– در لحظه صدور قبض برق، امکان نمایش مقدار یارانه مصرف شده به همراه پیشنهاد برای کاهش مصرف ایجاد شود.
3. تقویت زیرساختهای هوشمند و سنجش پیشرفته
– نصب کنتورهای هوشمند و سیستم مانیتورینگ مصرف برق، به خانوارها امکان نظارت بر مصرف را میدهد و امکان تعرفهگذاری زمانبندی شده (یعنی پرداخت بیشتر در ساعات اوج) را میسر میکند.
– سیستمهای تشویقی برای کاهش مصرف در ساعات اوج میتواند با تخفیف یا پاداش همراه باشد.
4. برنامههای ارتقای بهرهوری انرژی و فرهنگسازی
– طرحهای ملی آموزش بهینهمصرف برق (نظیر استفاده از لوازم کممصرف، بهینهکردن سیستمهای سرمایشی و گرمایشی)
– ارائه تسهیلات مالی یا وامهای کمبهره برای تجهیز منازل به دستگاههای پرکارآمد
– رقابت عمومی منطقهای: نمایش مصرف همسایگان و رتبهبندی مصرف برای ایجاد حس رقابت مثبت
5. تطبیق تعرفه با شرایط اقلیمی منطقهای
– کشور را به مناطق اقلیمی تقسیم کرده و الگوهای مصرف بر اساس شرایط اقلیمی تعیین شود.
– در مناطق گرمتر، مقدار الگوی مصرف بزرگتر باشد یا تعرفههای حمایتی بیشتری در نظر گرفته شود تا بار بر خانوادههای همان نواحی کمتر شود.
6. مکانیزم تعدیلی فصلی یا اضطراری
– در تابستانها که مصرف برق بسیار افزایش مییابد، تعرفه مازاد بر الگو یا ضریب تعرفه افزایش یابد.
– در شرایط پیک بحرانی، امکان اعمال تعرفههای اوج مصرف یا تشویق به کاهش مصرف از طریق سیگنالهای قیمتی وجود داشته باشد.
7. نظارت و شفافیت و مکانیزم بازخورد مردمی
– انتشار مرتب گزارشهای میزان تولید، مصرف، یارانهها و بدهی صنعت برق
– ایجاد سامانه شکایات و بازخورد مصرفکنندگان برای بررسی عادلانه بودن تعرفهها
– پایش تأثیر اصلاحات تعرفهای بر مصرف و عدالت اجتماعی به صورت دورهای
8. توسعه تولید پراکنده و انرژیهای تجدیدپذیر خانگی
– تشویق سرمایهگذاری در نیروگاههای خورشیدی خانگی یا مشترک
– اجازه فروش برق مازاد تولید شده به شبکه با قیمت مناسب
– این اقدام فشار وارد بر شبکه را کاهش داده و به عدالت در مصرف کمک میکند
تعرفهگذاری برق اگر به درستی طراحی شود، میتواند نه فقط ابزاری برای تأمین مالی صنعت برق بلکه موتور رشد عدالت اجتماعی و بهرهوری انرژی باشد. اصلاح تعرفه برق بر اساس اصول عدالت، هدفمندسازی یارانهها و مدیریت مصرف، میتواند:
• یارانه انرژی را به سوی دهکهای نیازمند سوق دهد
• انگیزه کاهش مصرف و صرفهجویی را تقویت کند
• فشار بر شبکه برق و مشکلات خاموشی را کاهش دهد
• پایداری مالی صنعت برق را بهبود بخشد
• تأثیرات زیستمحیطی مثبت داشته باشد
طراحی دقیق تعرفهها باید حساس به شرایط اقلیمی منطقهای، توان مالی خانوارها و زیرساختهای فنی باشد. اگر دولت، نهادهای برق و مردم همکاری کنند و اصلاحات با شفافیت و اطلاعرسانی مناسب همراه باشد، میتوان به مدلی رسید که هم بهرهوری انرژی را ارتقا دهد و هم عدالت اجتماعی را افزون کند.