قسمت اول: آمریکا مستعمره انگلیس

مستند اقتصاد مقاومتی در آمریکا / قسمت اول

آمریکا مستعمره انگلیس

اقتصاد آمریکا و موفقیت های اقتصادی این کشور همیشه مورد بحث در مجامع بین المللی بوده است ، اما اگر با دقت به این موضوع توجه کنیم، قصه این پیشرفت ها به ده سال و بیست سال قبل بر نمیگردد . بلکه داستان اقتصاد آمریکا از زمان مهاجرت به این سرزمین شروع میشود.

قرن شانزدهم میلادی، مهاجران انگلیسی که در سرزمین خود شرایط مناسبی برای زندگی نداشتند، با مهاجرت از بریتانیا خود را به سرزمین جدیدی رساندند.

عمده فعالیت ها در این مستعمرات به کشاورزی اختصاص یافته بود وظیفه آنان ، رفع نیاز های کشور مادر یعنی بریتانیا بود ، کار بعدی این مستعمرات تهیه مواد اولیه و خام همچون غلات، پنبه ،چوب ،سنگ آهن ، پوست حیوانات و تنباکو برای انگلستان بود.

جامعه کشاورزیِ مستعمره ، حق انجام دادن کار تولیدی دیگری را نداشت و تا آنجا که امکان پذیر بود همه امکانات را از کشور مادر وارد میکرد. مستعمرات شمالی هم به خاطر کوهستانی بودن و نداشتن امکان کشاورزی مشغول به ساخت کشتی برای صادرات محصولات کشاورزی و مواد اولیه و واردات محصولات انگلیسی بودند.

استعمار گران بریتانیایی با وضع قوانین و کنترل سیستم های اقتصادی آمریکا به نفع خود کاری کردند تا مستعمرات، محتاج تولید آنها باشند .آن‌ها مواد خام را با قیمتی اندک میخریدند و بازار فروش محصولات کارخانه های خود، علی الخصوص نساجی را  تامین میکردند.

در نیمه قرن هجدهم میلادی و با شروع انقلاب صنعتی روز به روز واردات به این مستعمرات افزایش می یافت و روز به روز به بریتانیا وابسته تر می شدند.اروپاییان رفته رفته آمریکایی شده بودند و تعداد فزاینده ای از آنها دیگر پیوند و وفاداری ای نسبت بریتانیا نداشتند ، اما هنوز انگلیس را جامعه و حکومت برتر میدانستند و حتی خرید کالا های انگلیسی را به کالاهای خودشان ترجیح میدادند. آمریکایی ها عادت کرده بودند که از کالا های لوکس انگلیسی استفاده کنند و به نوشیدن چای خارجی افتخار میکردند .

هرچند سرزمین هایشان از سراسر جنگل پوشیده بود اما همه لوازم چوبی شان را  از میز و صندلی گرفته تا صندوق و چرخ گاری و حتی دسته های جارو هایشان، از بریتانیا وارد میکردند.

امپراطوری کالا ها  یا همان سلطه کالا های انگلیسی در مستعمرات، جنبه اقتصادی امپراطوری بریتانیا بود که باعث نفوذ اقتصادی و فرهنگی در این مستعمرات می‌شد. کالا های وارداتی باعث فقر  میان کشاورزان و مردم آمریکا شده بود، آمریکای مستعمره، یک جامعه مصرفگرای تمام عیار شده بود.

تا قبل از جنگ جهانی دوم تعداد زیادی از کشور ها جهان به عنوان مستعمره تحت سلطه چند کشور معدود  اروپایی بودند آنها برای اینکه مبادا رقیبی برای صنایعشان پیدا شود ، چند سیاست برای کنترل اقصاد در مستعمرات داشتتند از جمله:

اولا .فعالیت صنایع با ارزش افزوده بالا را ممنوع کرده بودند. برا ی مثال رابرت والپول نخست وزیر و پدر سیاست حمایت گرایی انگلیس ، ساخت کارخانه نورد و برش فولاد در آمریکا را ممنوع اعلام کرد و آنها را مجبور کرد تا به جای فولاد با ارزش افزوده بالا به تولید آهن خام و میله آهنی با ارزش افزوده پایین مشغول شوند.

ثانیا . برای صادرات کشور های مستعمره ای که با استعمارگر رقابت میکردند ممنوعیت ایجاد کردند. مانند صنعت پنبه در هند که کیفیت بهتری نسبت به محصولات انگلیسی داشت اما دیگر کشور های مستعمره حق واردات پنبه از هند را نداشتند ،یا ممنوعیت صادرات البسه پشمی از مستعمرات به کشور های دیگر که باعث نابودی صنعت پشم در ایرلند و مانع ظهور صنعت پشم در آمریکا شد.

ثالثا .با به کار گیری سیاست ایجاد سهولت در صادرات مواد خام و اولیه ، مثل کنف ، چوب والوار و برداشتن عوارض گمرکی از این کالا ها ، باعث تشویق تولید این محصولات برای صادرات به کشور های استعمارگر می شدند و در نتیجه باعث جلوگیری از ساخت کالاهایی با این مواد اولیه در مستعمرات می شد.

رابعا. استفاده از تعرفه را برای تولیدات داخلی مستعمره ها،توسط مقامات خودشان ممنوع می کردند. مثلا زمانی که هند، به دلایل مالی عوارض گمرکی کوچکی بر منسوجات  وضع کرد، برای تولید کننده داخلی هم همان مقدار مالیات را افزایش داد و در نتیجه تولیدکنندگان هندی دیگر نمی توانستند از صنعت نساجی خود در برابر پارچه های انگلیسی محافظت کنند.

آمریکا بیش از ۱۷۰ سال ، یعنی از سال ۱۶۰۷ تا ۱۷۷۶ شاهد استعمار انگلیس در این کشور بود. بریتانیا دو هدف داشت تهیه مواد خام وارزان قیمت برای تامین کارخانه های خود و همینطور فروش محصولات خود در مستعمرات.

زمانی که برخی مستعمرات می خواستند فعالیت های اقتصادی دیگری را در آمریکا شروع کنند پیت دالدار که بعدا نخست وزیر انگلیس شد گفت که مستعمرات نباید اجازه داشته باشند چیزی بیشتر از میخ نعل اسب تولیدکنند .

همچنین آنها با وضع قوانین انحصاری و طاقت فرسا برای مستعمرات، اقتصاد آنها را مصادره کرده بودند .

یکی از قوانین، قانون دریانوردی بود که طبق آن فقط کشتی های انگلیسی  میتوانستند کالا های وارداتی و صادراتی را جابجا کنند و تنها کشتی هایی مجاز به فعالیت بودند که بیش از سه چهارم خدمه آنها شهروندان انگلیسی باشند. در ضمن کالا هایی مثل شکر و تنباکو و پنبه که در مستعمرات تولید میشدند، تنها به بندر های بریتانیا صادر می شد و در صورت لزوم از آنجا به کشور های ثالث می فرستادند .

کشور های خارجی هم برای حمل کالا های خود به مستعمرات فقط می توانستند از کشتی های انگلیسی استفاده کنند.

قانون پشم ،یکی دیگر از قوانین محدود کننده بود که طبق آن صادرات و فروش پشم ، نخ پشمی و پارچه های پشمی که در مستعمرات تولید شده بود به کشور های دیگر ممنوع شد که این کار باعث نابودی این صنعت در مستعمرات شد.

یکی دیگر از این قوانین عجیب، جلوگیری و کنترل تولید کلاه در آمریکا بود درآن زمان فروش کلاه از پوست سگ آبی یک منبع بسیار مهم  درآمد برای مردم انگلیس به حساب می آمد، بنابراین انگلیس برای کسب انحصار در این صنعت تلاش بسزایی می‌کرد، به طوریکه صادرات از مستعمرات به یکدیگر هم ممنوع شد .

توماس جفرسون در این باره میگوید: این قانون نمونه ای از استبدادی است که هیچ نظیری نمی توان در سابقه استعماری تاریخ بریتانیا برای آن در نظر گرفت.

و یا قانون نیشکر که عوارض گمرکی سنگینی بر روی واردات قند و شیره نیشکر از جزایر غیر انگلیسی اعمال میکرد.

یا قانون آهن که اجازه میداد میله های آهنی بدون تعرفه گمرکی به بریتانیا وارد شوند اما ساخت کالا های آهنی را در مستعمرات ممنوع می کرد .

قانون تمبر یکی دیگر از این قوانین استثماری بود،که مستعمره نشینان آمریکایی را ملزم میکرد روی همه روزنامه ها و اعلامیه ها ،مجوز ها  و اجاره نامه ها و سایر مدارک قانونی برچسب مالیاتی الصاق کنند تا درآمد آن توسط ماموران گمرک جمع آوری و در جهت حفاظت از مستعمرات استفاده شود.

یکی دیگر از قوانین مربوط به کمپانی هند شرقی بریتانیا، که درآن سال ها واردات انحصاری چای در آمریکا را داشت ، بود. آنها با وجود مالیات های سنگین و هزینه های گزاف حمل و نقل چای به بنادر بریتانیا و از آنجا به آمریکا در برابر چای قاچاق توان رقابت نداشتند. بریتانیا هم که درآمد قابل توجهی از این کمپانی بدست می آورد تحمل ورشکستگی این کمپانی را نداشت، به همین دلیل قانون چای را تصویب کرد.

طبق این قانون مالیات بر چای کاهش یافت و کمپانی هند شرقی به جای آنکه مجبور باشد ابتدا چای را به بریتانیاو از آنجا به آمریکا صادر کند میتوانست چای را مستقیما به آمریکا بفرستد ، از طرفی با تاسیس فروشگاه هایی در مستعمرات آمریکا آن را بین خرده فروش ها توزیع می‌کرد. این قانون باعث انحصار تاجران حامی بریتانیا در آمریکا شد. مردم آمریکا با این قانون مشکل داشتند و نمی توانستند این تبعیض را قبول کنند. سرانجام این قانون باعث شکل‌گیری جنبش چای بوستون شد و به انقلاب آمریکا گره خورد.

اما چگونه مردم آمریکا توانستند که اقتصاد خود را از زیر سلطه بریتانیا خارج کنند؟

منبع خبر: نویسنده و کارگردان: امیرحسین باباخوانی

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://en360.ir/?p=9954

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

  • پربازدیدترین ها
  • داغ ترین ها

پربحث ترین ها

پیشنهادی: