در هر کشوری، تقاضا برای بودجه هر سال به چالشهای خاصی برمیخورد و محدودیت منابع مالی بزرگترین موانع را ایجاد میکند. بدهی کشورها از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۶ افزایش یافته و این امر نشاندهنده نیاز به راهکارهای هوشمندانه در مدیریت بودجه است. بدهی کشورها از ۵۱ هزار میلیارد دلار در سال ۲۰۱۰ به ۶۵ هزار میلیارد دلار در سال ۲۰۱۶ افزایش یافته است. اقتصادهای بزرگ بیش از ۱۰۰ درصد تولید ناخالص داخلی خود بدهی دارند، که این موضوع نشاندهنده حجم بالای بدهی در سطح جهانی است.
دولتها در دهه اخیر تلاشهای زیادی برای کاهش هزینههای خود داشتهاند. مطالعات نشان میدهد که ۴۳ درصد تلاش دولتها در ۵ سال گذشته بر کاهش هزینهها متمرکز بوده است. با این حال، تنها ۱۹ درصد این کشورها در کاهش هزینهها موفق بودهاند. با این حال، عدم موفقیت در کاهش هزینهها به اشتباههای رویکرد دولتها برمیگردد. بررسی نشان میدهد که تدابیر نادرست و اشتباهات در اجرای رویکردها باعث عدم موفقیت شدهاند.
برخی کارشناسان پیشنهاد میدهند دولت به جای ارائه برنامه کلان برای کاهش هزینهها، بررسی دقیق هزینههای دستگاههای دولتی را به عنوان اولین گام اقدام نماید. این اقدام شامل کنترل دقیق مصارف بودجه از طریق تحلیل جزئی و نظارت بر آن است.
برای مثال، بررسی نشان میدهد که بسیاری از دولتها در کاهش هزینهها موفق نبودهاند زیرا به جای دقیق و جزئی بررسی هزینهها، تمرکز بر برنامهریزی برای کاهش آنها بوده است.
از این رو، ضروری است که دولتها با اتخاذ رویکرد هوشمندانه، اقدامات یکجا و هماهنگ برای کاهش هزینهها را آغاز کنند. این اقدامات شامل بررسی دقیق هزینههای اضافی، بهینهسازی مصارف دستگاههای اجرایی و نظارت دقیق بر هزینهها میشود. با این تدابیر، دولتها میتوانند نه تنها به اهداف مدیریت اقتصادی کشور دست یابند بلکه نتایج بهتری نیز به دست آورند.