درهم شکستن تجارت نفت ایران: راه رسیدن به فشار حداکثری
اسکات بسنت، وزیر خزانه داری، در 14 فوریه گفت: «ما متعهد هستیم که ایرانی ها را به 100 هزار بشکه در روز صادرات نفت برگردانیم.» او افزود: «اگر ما [ایران] را به سطح ترامپ 1.0 برگردانیم، فکر می کنم آنها در یک مشکل شدید اقتصادی خواهند بود». در حالی که بیانیه اول بسنت ممکن است بسیار بلندپروازانه باشد، دومی او دقیق است.
سال مالی ایران از 21 مارس آغاز می شود. هر سال، نمایندگان مجلس هم مقدار نفتی را که باید صادر کنند و هم به چه قیمتی برای پرداخت حقوق و دستمزد تخمین می زنند. ایران در سال آینده 1.8 میلیون بشکه در روز صادر می کند. با توجه به وابستگی ایران به صادرات هیدروکربن، کاهش قابل توجه صادرات نفت ایران می تواند هم بودجه را کاهش دهد و هم کشور را وارد رکود کند. رکود اقتصادی به نوبه خود، درآمدهای مالیاتی و تعرفه ای را سرکوب می کند، مخارج کسری بودجه را مجبور می کند و تورم را تسریع می بخشد؛ احتمالاً باعث ایجاد یک مارپیچ مرگ اقتصادی می شود.
به دلیل اجرای سست تحریمهای دولت بایدن، جمهوری اسلامی بین 130 تا 146 میلیارد دلار نفت خام صادر کرد، با این فرض که مقامات ایران 10 تا 20 درصد تخفیف نسبت به قیمتگذاری معیار نفت خام برنت برای تشویق خریداران در فرار از تحریمها ارائه کردند. علاوه بر این، تهران از سال 2021 تا 2024 بیش از 400 میلیارد دلار کالا و خدمات صادر کرده است. با این حال، سوء مدیریت هزینه دارد. ایران از تورم بالا رنج می برد و با قطعی گسترده برق، کمبود گاز طبیعی و کاهش سریع ارزش پول خود مواجه است.
زمانی که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در آوریل 2018 از برنامه جامع اقدام مشترک خارج شد، یک سال به خریداران فرصت داد تا واردات نفت ایران را متوقف کنند. در ماه مه و ژوئن 2019، صادرات ایران به زیر 400 هزار بشکه در روز کاهش یافت. از ماه می 2019 تا ژانویه 2021، زمانی که فشار حداکثری حاکم بود، تهران همچنان توانست به طور متوسط روزانه حدود 800 هزار بشکه نفت بفروشد. بازگرداندن صادرات نفت تهران به این سطح به منزله کاهش 55 درصدی درآمد مورد انتظار آن از صادرات نفت است.
داده های ردیاب نفتکش متحد علیه ایران هسته ای نشان می دهد که ایران در ژانویه 1.38 میلیون بشکه در روز نفت صادر کرده است. سایر منابع صنعتی کمی کمتر تخمین می زنند، اما توافق دارند که بین 9 تا 19 درصد کاهش صادرات در ژانویه 2025 در مقایسه با میانگین سه ماهه چهارم سال 2024 وجود داشته است. اولین نشانه ها از فوریه حاکی از الگوی مشابهی است که نشان می دهد فعالان بازار به دقت آنچه ترامپ و وزیر خزانه داری او می گویند را ارزیابی می کنند. با این حال، متقاعد کردن قاچاقچیان نفت برای ترک این تجارت پرسود، بیش از سخنان تند نیاز دارد.
تا به امروز، ایالات متحده بر شرکتهای جلویی و کشتیهای درگیر در تجارت غیرقانونی نفت تمرکز کرده است، اما میتواند بسیار فراتر از این باشد. برای مقابله با قاچاقچیان، ایالات متحده باید شرکت هایی را که به عنوان واسطه برای خرید، فروش و انتقال پول عمل می کنند، هدف قرار دهد. تانکرها؛ شرکت هایی که مالک یا اداره کننده کشتی ها هستند. بیمه گذاران آنها؛ بنادر و اپراتورهای بندری؛ تاسیسات ذخیره سازی نفت؛ کاربران نهایی مانند پالایشگاه های قوری چینی؛ و بانک ها و سایر مؤسسات مالی که تجارت و مبادلات را تسهیل می کنند تا بتوانند پول را به خزانه ایران برگردانند. علاوه بر این، خزانه داری باید همه اعضای هیئت مدیره، مدیران اجرایی و سهامداران عمده شرکت هایی را که تجارت ضد تحریم را تسهیل می کنند، تعیین کند.
بسیاری از کشورها با نفت ایران معامله می کنند و احتمالاً معتقدند که ایالات متحده به سمت دیگری نگاه خواهد کرد. در سال های اخیر آنها اشتباه نکرده اند. دولت بایدن بنادر 28 کشوری را شناسایی کرد که نفت خام و فرآورده های نفتی ایران را می فروشند، از جمله نه تنها چین، خریدار اصلی نفت ایران، بلکه سنگاپور، امارات متحده عربی و مالزی. وزارت امور خارجه باید به این دولت ها اطلاع دهد که مدارا با آمریکا به پایان رسیده است.
ترامپ با تحریم های جدید «ناوگان سایه» ایران را سرکوب کرد
موضوع تنها توانایی رژیم اسلامی برای پیشرفت نیست، بلکه امنیت منطقه ای و ملی ایالات متحده است. نهادهای مرتبط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی قدس آن بر تجارت غیرقانونی نفت ایران مسلط هستند و مستقیماً به تروریسم سپاه منتفع می شوند. مقامات ایالات متحده باید با سرمایهگذاران گارد بهعنوان جنگجویان دشمن رفتار کنند، همانطور که مقامات ایالات متحده با تأمینکنندگان مالی دولت اسلامی یا القاعده رفتار میکنند. استفاده از تمامی عناصر قدرت ملی، از جمله اقدامات نظامی، برای خنثی سازی و از بین بردن تامین کنندگان مالی تروریسم، هزینه قاچاق نفت ایران را به میزان قابل توجهی افزایش می دهد. علاوه بر این، نیروی دریایی ایالات متحده باید کمپین توقیف نفتکش ها را آغاز کند و پیامی غیرقابل انکار برای قاچاقچیان نفت ایران ارسال کند. اکنون زمان سفت کردن طناب است. یک سرکوب اقتصادی تمام عیار ایالات متحده، در کنار فشار نظامی اسرائیل و مقاومت داخلی مردم ایران، در نهایت می تواند رژیم اسلام گرا را به زباله دان تاریخ، جایی که به آن تعلق دارد، بکشاند.