تأخیر طولانیمدت خط لوله ایران و پاکستان، پاکستان را در تنگنای دیگری قرار داده است. رهاکردن این پروژه آن را در معرض مجازاتهای ایران قرار میدهد درحالیکه تکمیل آن تحریمهای اعمال شده توسط آمریکا و دیگر حامی مالی آن عربستان سعودی را که با ایران برای رهبری غرب آسیا رقابت میکند، نقض میکند.
یکی از مواردی که در سفر ابراهیم رئیسی رئیسجمهور ایران به پاکستان در روزهای ۲۲ تا ۲۴ آوریل در دستور کار قرار گرفت احیای خط لوله گاز متوقف شده ایران و پاکستان بود. برای پاکستان این پروژه نشاندهنده انتخابهای بد است. ادامهدادن این پروژه ممکن است خشم حامیان مالی آن – عربستان سعودی و ایالات متحده – را برانگیزد که پاکستان باتوجهبه آسیبپذیری اقتصادی خود از عهده آن بر نمیآید. کنارگذاشتن این پروژه ایران را در معرض داوری قرار میدهد و به طور بالقوه پاکستان را در معرض میلیاردها دلار خسارت قرار میدهد پولی که این کشور ندارد.
سفر رئیسجمهور رئیسی سه ماه پس از شلیک موشکهای ایران و پاکستان از مرزهای خود به تروریستهای ادعایی در سرزمینهای یکدیگر انجام شد. دو طرف در مورد مسائل امنیتی، تروریسم قاچاق مواد مخدر قاچاق انسان و غیره و مسائل اقتصادی گفتگو کردند بیانیه مشترک ایران و پاکستان بر افزایش تجارت بین دو کشور همسایه به ۱۰ میلیارد دلار و افزایش همکاری در حوزه انرژی از جمله خط لوله گاز ایران و پاکستان متمرکز است.
در ظاهر خط لوله ایران و پاکستان منطقی اقتصادی است؛ ایران دومین ذخایر بزرگ گاز طبیعی جهان را دارد درحالیکه اقتصاد پاکستان بهشدت به گاز طبیعی وابسته است که ۴۰ درصد ترکیب انرژی آن را تشکیل میدهد ذخایر محدود گاز داخلی پاکستان به دلیل بهرهبرداری بیش از حد کاهشیافته است و این کشور به طور فزایندهای به واردات گاز طبیعی مایع (LNG) روی آورده است. LNG گران است و قیمت آن بهشدت در نوسان است. بهعنوانمثال پس از شروع درگیری در اوکراین قیمت LNG پنج تا شش برابر سطح عادی خود افزایش یافت.
نزدیکی جغرافیایی به یک خط لوله یک مزیت طبیعی میدهد. این پروژه در نظر داشت روزانه ۷۵۰ میلیون تا یک میلیارد فوت مکعب گاز را از طریق اتصال عسلویه شهری در نزدیکترین ساحل جنوبی ایران به میدان گازی پارس جنوبی به شهر نوابشاه، پاکستان از طریق بندر گوادر تحویل دهد. پارس جنوبی بزرگترین میدان گازی جهان است و به طور مشترک متعلق به قطر و ایران است. درحالیکه قطر سهم خود را در این میدان به طور گسترده توسعه داده است ایران به دلیل تحریمها با مشکل مواجه شده است.
این خط لوله ابتدا در دهه ۱۹۸۰ بهعنوان خط لوله ایران – پاکستان – هند در نظر گرفته شد. اما چندین قدم اشتباه پاکستان از جمله جنگ کارگیل حمله به پارلمان هند و حمله تروریستی ۲۰۰۸ در بمبئی، تضمین کرد که بازار هند بخشی از این خط لوله نخواهد بود. بسته متعاقباً در سال ۲۰۰۹ این طرح کوتاه شد و توافق به ایران و پاکستان محدود شد. کار بر روی این خط لوله به طول ۱۶۰۰ کیلومتر در سال ۲۰۱۳ آغاز شد. ایران پس از آن بخش ۹۰۰ کیلومتری خود را بهزودی تکمیل کرد پاکستان قرار بود تا پایان سال ۲۰۱۴ بخش خط لوله خود را تکمیل کند.
ایران تحت تحریمهای آمریکا قرار دارد و عملاً آن را از بازار جهانی گاز قفل میکند خرید گاز ایران با تحریمهای آمریکا مغایرت دارد در نتیجه پاکستان هرگز کار روی پروژه خط لوله را آغاز نکرد. ده سال پس از ضربالاجل خود پاکستان در اوایل سال ۲۰۲۴ کار خود را در سمت مرز آغاز کرد زمانی که ایران تهدید کرد که آن را به دلیل اجرای نکردن طرف خود از توافق به دادگاه داوری خواهد برد و خسارات احتمالی آن به ۱۸ میلیارد دلار میرسد. به نظر میرسد بیانیه دوجانبه در سفر رئیسی بخشی از همان تلاش مستمر برای متقاعدکردن ایران به عدم اجرای حکمیت باشد.تجربه پاکستان در مورد اختلافاتی که به داوری رفته اند خوش آیند نیست. در سال 2019 کنسرسیومی از سرمایه گذاران در معدن مس Reko Diq در بلوچستان که به طور ناعادلانه از این پروژه اخراج شده بودند. توسط مرکز بینالمللی حلوفصل اختلافات سرمایهگذاری (ICISD) خسارت ۵.۶ میلیارددلاری دریافت کردند. پاکستان بودجه لازم برای پرداخت را نداشت و در نهایت پروژه را به همان کنسرسیوم واگذار کرد. در سال ۲۰۱۸ از پاکستان خواسته شد ۱.۲ میلیارد دلار به یک شرکت برق ترکیه بپردازد که نیروگاه برق مستقر در کشتی توسط مقامات پاکستانی به شیوهای خودسرانه توقیف شد. پاکستان در نهایت از طریق مذاکرات پشت دریچهای با رئیسجمهور ترکیه از پرداخت غرامت فرار کرد این قضاوتها نشان میدهد که موضع پاکستان در مورد بسیاری از این پروژهها از نظر قانونی درست نبوده و نشان میدهد که چرا میخواهد از یک درگیری حقوقی دیگر جلوگیری کند.
بااینحال ادامه این پروژه مجموعه مشکلات دیگری را به همراه خواهد داشت وزارت خارجه آمریکا در نشست روزانه خود در ۲۳ آوریل گفت کشورهایی که با ایران معامله میکنند باید مراقب تحریمهای ناشی از آن باشند. پاکستان که با یک بحران شدید اقتصادی کاهش ذخایر ارزی تورم بالا و رشد آهسته مواجه است، در موقعیتی برای مقابله با تحریمهای آمریکا قرار ندارد پاکستان به دنبال کمک مالی دیگری از صندوق بینالمللی پول است که به حمایت آمریکا نیاز دارد پاکستان همچنین از نظر مالی به عربستان سعودی رقیب ایران در غرب آسیا وابسته است. عربستان سعودی با حوثیها یک جناح یمنی مورد حمایت ایران جنگیده است و میادین نفتی این کشور در سال ۲۰۱۹ توسط ایران مورد حمله قرار گرفت. عربستان سعودی در حال حاضر ۵ میلیارد دلار به پاکستان وام داده است تا ذخایر ارزی خود را تقویت کند و این کشور نیز به دنبال چنین سرمایهگذاری بیشتری در بخشهای مختلف اقتصاد خود از جمله معدن است. روابط نزدیکتر با ایران بزرگی عربستان را به خطر میاندازد برای پاکستان بهترین اقدام ممکن است پیروی از دیکتههای ایالات متحده سعودی و حفظ جریان پول باشد درحالیکه بهاندازه کافی برای جلوگیری از اقدامات قانونی ایران انجام شود.