روندهای بازار برق جهانی وارد مرحلهای تازه شدهاند؛ مرحلهای که در آن رشد تقاضا با تحولی ساختاری در سمت عرضه همراه است – تغییری که شاید در ظاهر تدریجی باشد، اما آثار ژرف آن بر سیاستگذاری انرژی، رقابتپذیری صنعتی، و آینده کربنزدایی انکارناپذیر است.
به گزارش تازه آژانس بینالمللی انرژی (IEA)، تقاضای جهانی برق در سالهای 2025 و 2026 به ترتیب 3.3 و 3.7 درصد رشد خواهد کرد؛ یعنی بیش از دو برابر نرخ رشد تقاضای کلی انرژی در همین بازه. این روند، عمدتاً ناشی از توسعه صنعت، گسترش ناوگان مراکز داده، افزایش مصرف وسایل سرمایشی و رشد خودروهای برقی است – شاخصهایی که همگی به جای مصرف سوخت مستقیم، متکی به شبکه برق شدهاند.
نقطه عطف مهم در این گزارش، جهش برق تجدیدپذیر است. طبق برآورد IEA، انرژیهای خورشیدی و بادی که در یک دهه پیش تنها 4 درصد سبد تولید برق را تشکیل میدادند، تا سال 2026 به سهم ترکیبی 20 درصد خواهند رسید. این یعنی رشد سهمی تقریباً پنجبرابری در 10 سال. همین دو منبع، به تنهایی قرار است بیش از 90 درصد افزایش تقاضای جهانی برق در سال 2025 را پوشش دهند – دادهای که نشان میدهد مسیر آینده نه فقط سبزتر، بلکه از لحاظ ساختاری نیز متفاوتتر خواهد بود (IEA, 2025).
در ادامه این روند، سهم زغالسنگ در تولید برق جهان، برای نخستین بار در چند دهه اخیر به زیر 33 درصد خواهد رسید و جایگاه نخست سبد جهانی تولید برق به تجدیدپذیرها تعلق خواهد گرفت. این دگرگونی، مشروط به شرایط آبوهوایی و تحولات قیمت سوخت، بین اواخر 2025 و اوایل 2026 تحقق خواهد یافت.
در کنار این تحولات، تولید برق هستهای نیز به رکوردهای تازهای نزدیک میشود. بازیابی تدریجی ناوگان هستهای ژاپن، عملکرد پایدار در فرانسه و آمریکا، و سرمایهگذاری آسیا در نیروگاههای جدید، موتور این رشد هستند. در سطحی دیگر، افزایش پیوسته تولید برق از گاز طبیعی نیز بهمثابه جایگزینی کمکربنتر برای زغالسنگ و نفت، در جریان است.
در بعد انتشار، دادههای IEA نشان میدهد که انتشار کربن از بخش برق در سال 2025 احتمالاً تثبیت خواهد شد و در 2026 کاهش مییابد. البته باید توجه داشت که این چشمانداز، متأثر از شرایط جوی و پویایی اقتصاد جهانی، شکننده است.
نقشه جغرافیایی رشد برق نیز گویای جابهجایی ثقل بازار است: چین و هند با هم 60 درصد از افزایش مصرف جهانی در سالهای 2025 و 2026 را به خود اختصاص خواهند داد. نرخ رشد سالانه تقاضا در چین از 5 درصد به 5.7 درصد خواهد رسید و در هند از 4 به 6.6 درصد. در مقابل، در اتحادیه اروپا رشد تقاضا کند باقی میماند؛ در حالی که در آمریکا، فشار مراکز داده رشد بالای 2 درصدی تقاضای برق را تا سال 2026 حفظ خواهد کرد.
اما سمت تقاضا تنها بخشی از ماجراست. در نیمه اول 2025، قیمت عمدهفروشی برق در اروپا و آمریکا بین 30 تا 40 درصد افزایش یافت؛ عمدتاً بهدلیل جهش قیمت گاز ناشی از محدودیت عرضه جهانی. این در حالی است که میانگین قیمت برق برای صنایع انرژیبر در اروپا هنوز دو برابر ایالات متحده و بسیار بیشتر از چین است – عاملی که فشار مضاعفی بر رقابتپذیری صنعت اروپایی وارد کرده است.
از سوی دیگر، افزایش فراوانی لحظات ثبت قیمتهای منفی در بازارهای برق (بهویژه در روزهایی با تابش بالا یا باد شدید) نشانهای است از نیاز روزافزون به انعطافپذیری در سیستمهای تولید و مصرف. بدون چارچوبهای تنظیمگری نوآورانه، شبکههای ذخیرهسازی کارآمد، و طراحی بازارهایی که امکان پاسخگویی مصرفکننده را فعال کنند، این نوسانات میتواند به بحرانهای پنهان در امنیت انرژی منجر شود.
در پایان باید گفت، جهان برق وارد مرحلهای از گذار سیستمی شده که نه تنها ساختار انرژی را بازآرایی میکند، بلکه نقشه قدرت ژئواقتصادی را نیز متأثر میسازد. رشد برق دیگر صرفاً موضوعی فنی نیست، بلکه مسئلهای راهبردی است که هم نیاز به زیرساختهای فیزیکی دارد و هم به مهندسی نهادی؛ آنهم در جهانی که تعادلهایش بهشدت سیال شدهاند.