اهمیت
افزایش بیکاری: کاهش فروش در بخش پوشاک و کفش میتواند منجر به کاهش تقاضا و از این طریق باعث اخراج نیروی کار و افزایش بیکاری در این بخش گردد.
تضعیف اقتصاد داخلی: کاهش تقاضا در بازار داخلی ممکن است تولیدکنندگان را به کاهش کیفیت محصولات خود و یا افزایش قیمتها سوق دهد تا بتوانند هزینهها را پوشش دهند که این امر در نهایت به کاهش رقابتپذیری کالای داخلی در برابر محصولات وارداتی منجر میشود.
نکات تکمیلی
بر اساس آمارهای هزینه – درآمد مرکز آمار، طی ۱۰ سال اخیر با کاهش شدید قدرت خرید ایرانیها، خرید کفش و پوشاک از سوی مردم بهشدت کاهشیافته است.
طبق این آمارها، در سال ۱۳۹۰ ساکنین در ایران به طور میانگین ۴.۲ درصد از هزینههای سبد معیشت خود را به خرید کفش و پوشاک اختصاص میدادند؛ اما در آخرین گزارش هزینه – درآمد مرکز آمار ایران این میزان به ۳.۲ درصد رسیده است. به عبارتی طی ۱۰ سال اخیر هزینهکرد خانوار برای کفش و پوشاک کاهش بیش از ۲۹ درصدی داشته است.
گزارشها نشان میدهند در دهکهای کمدرآمد سهم کفش و پوشاک از سبد معیشت از ۴ درصد در دهک یک، ۴.۲ درصد در دهک دوم، از ۴.۵ درصد در دهک سوم و ۴.۷ درصد در دهک چهارم طی سال ۱۳۹۰ به ترتیب به 2.6درصد،۲.۸ درصد،۳ درصد و ۳.۲ درصد در سال ۱۴۰۲ رسیده است.
همچنین در دهکهای پردرآمد هشتم، نهم و دهم نیز سهم کفش و پوشاک از هزینههای سبد معیشت به ترتیب از ۴.۵، ۴.۲ و ۳.۵ درصد در سال ۱۳۹۰، به ۳.۵،۳.۹ و ۳درصد در سال ۱۴۰۲ رسیده است. کاهش خرید کفش و پوشاک توسط ایرانیان در دهه اخیر زنگ خطری برای اقتصاد و صنعت داخلی به شمار میآید.
نخستین تأثیر این روند کاهشی بر تولیدکنندگان و فروشندگان این کالاها است. با پایین آمدن تقاضا، درآمدهای این بخش اقتصادی به طور قابلتوجهی کاهش مییابد. افزون بر این، کاهش خرید داخلی میتواند به تضعیف اقتصاد ملی منجر شود.
این کاهش تقاضا ممکن است ناشی از عوامل مختلفی باشد از جمله کاهش قدرت خرید عمومی، تغییر الگوهای مصرف، یا ترجیح کالاهای وارداتی. بهمنظور مقابله با چنین چالشی، سیاستگذاران باید تدابیری همچون ارائه تسهیلات مالی به این بخش، بهبود کیفیت محصولات و توسعه راهبردهای بازاریابی مؤثر را در نظر بگیرند تا با تحریک رشد داخلی و جلباعتماد مصرفکنندگان، بتوانند روند نزولی را معکوس نمایند.