تحلیل خبر ضرر قطع برق به صنعت، هر کیلووات ۲ دلار
اهمیت
کاهش تولید و توقف فرآیندهای صنعتی: یکی از اصلیترین و فوریترین تأثیرات قطع برق بر صنایع، کاهش تولید یا توقف فرآیندهای تولیدی است. بسیاری از صنایع و کارخانجات به انرژی برق برای راهاندازی ماشینآلات، سیستمهای کنترل و تجهیزات حساس خود نیاز دارند.
افزایش هزینهها و تأخیر در زمانبندی: قطع برق علاوه بر تأثیرات مستقیم بر روند تولید، باعث افزایش هزینهها و تأخیر در پروژهها و تحویل محصولات میشود. این تأثیرات به خصوص در صنایع با حساسیت بالا و نیاز به تولید سریع و دقیق مانند صنعت خودرو، الکترونیک و فولاد بیشتر نمایان میشود.
نکات تکمیلی
طبق محاسباتی که از سوی مرکز پژوهشهای اتاق بازرگانی اصفهان مبتنی بر استانداردهای جهانی انجام شده هر کیلووات قطعی برق دو دلار به صنعت کشور ضرر میزند.
همچنین، اخیرا تحقیقاتی توسط معاونت پژوهشی انجمن ساتکا صورت گرفته که در آن گزارش ذکر شده که به ازای هر کیلووات قطعی برق، هر صنعت به چه میزان با ضرر و زیان مواجه میشود. طبق این گزارش میزان زیان ناشی از قطعی برق در صنایع مختلفی همچون فولاد، پتروشیمی و سیمان متفاوت است، اما به طور میانگین عددی بالغ بر ۱.۵ تا ۲ یورو است. این عدد برای صنایع ایران متفاوت بوده و رقمی بالغ بر ۱.۲ یورو بوده است. در برخی موارد، میزان زیان قطعی برق صنایع در ایران به ازای هر کیلووات بعضاً از ۷ هزار تا ۶۳ هزار تومان میرسد. صنایع پتروشیمی، سیمان و فولاد هر یک نرخهای متفاوتی دارد.
بنابراین لازم است که از تجربیات کشور های موفق در این حوزه استفاده شود و از ضرر هی وارده بر صنعت کشور که موتور پیشران اقتصاد است جلوگیری به عمل آید.
در سالهای اخیر، برخی از کشورهای پیشرفته جهان، به ویژه کشورهای اروپایی، در زمینه استفاده از انرژی های پاک و تجدیدپذیر به مراحل قابل توجهی دست یافتهاند. این کشورها با سرمایهگذاریهای کلان در زیرساختهای انرژی تجدیدپذیر، از جمله انرژی خورشیدی و بادی توانستهاند تولید برق خود را به سطحی برسانند که از نیازهای مصرفی جامعه فراتر رفته است.
به عنوان مثال، در برخی از روزهای خاص، تولید برق از منابع تجدیدپذیر در این کشورها به قدری بالا میرود که دولتها با چالشهای جدیدی مواجه میشوند. در این شرایط، برخی از دولتها برای جلوگیری از هدررفت انرژی و بهینهسازی مصرف، از مردم خواستهاند تا در مقاطع خاصی، مصرف برق خود را افزایش دهند. این امر به معنای آن است که این کشورها نه تنها به خودکفایی در تولید انرژی نزدیک شدهاند، بلکه قادرند به طور مؤثر و پایدار منابع انرژی را مدیریت کنند.
این تحولات نشاندهنده تعهد جدی این کشورها به حفظ محیط زیست و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی است. همچنین، این رویکرد به ایجاد یک مدل پایدار و قابل تکرار برای سایر کشورها تبدیل شده و به عنوان الگویی برای پیشرفت در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر به شمار میرود.