اهمیت
افزایش قدرت خرید و بهبود استانداردهای زندگی: رشد متوسط درآمد به معنای افزایش قدرت خرید خانوارها است. با افزایش درآمد، خانوارها میتوانند نیازهای اساسی مانند مسکن، خوراک، آموزش، بهداشت و تفریحات را بهتر تأمین کنند.
کاهش نابرابریهای اقتصادی: رشد درآمد در مناطق شهری و روستایی میتواند به کاهش نابرابریهای اقتصادی بین این دو منطقه کمک کند. افزایش درآمد روستاییان میتواند سطح زندگی آنها را به شهرنشینان نزدیکتر کند و از مهاجرت بیرویه به شهرها جلوگیری کند.
نکات تکمیلی
گزارش طرح آمارگیری هزینه و درآمد خانوارهای شهری و روستایی مرکز آمار ایران نشان میدهد که در سال ۱۴۰۲، متوسط هزینه کل خالص سالانه یک خانوار شهری ۲۰۶ میلیون و ۵۲۵ هزار تومان بوده است که نسبت به سال قبل، ۵۰.۶ درصد افزایش داشته است. همچنین، متوسط درآمد اظهار شده سالانه یک خانوار شهری به ۲۵۶ میلیون و ۳۹۷ هزار تومان رسیده که نسبت به سال قبل، ۵۳.۹ درصد رشد را نشان میدهد. بنابراین، در سال ۱۴۰۲، رشد متوسط درآمد سالانه خانوارهای شهری بیشتر از رشد متوسط هزینه کل سالانه آنها بوده است.
در مقابل، متوسط هزینه کل خالص سالانه یک خانوار روستایی ۱۱۰ میلیون و ۶۵۹ هزار تومان بوده که نسبت به سال قبل ۴۰.۳ درصد افزایش یافته است. درآمد اظهار شده سالانه یک خانوار روستایی نیز ۱۴۹ میلیون و ۲۹۲ هزار تومان بوده که نشان از رشد ۵۱.۴ درصدی نسبت به سال قبل دارد. بر همین اساس، در سال ۱۴۰۲، رشد متوسط درآمد سالانه خانوارهای روستایی بیشتر از رشد متوسط هزینه کل سالانه آنها بوده است.
در سالهای اخیر، با توجه به نرخ تورم و شرایط اقتصادی، متوسط درآمد خانوارهای شهری و روستایی نوساناتی داشته است. به طور کلی، خانوارهای شهری به دلیل دسترسی به فرصتهای شغلی بیشتر و متنوعتر، درآمد بالاتری نسبت به خانوارهای روستایی دارند. در مقابل، خانوارهای روستایی معمولاً هزینههای کمتری دارند، اما فرصتهای درآمدی محدودتری در اختیار دارند.
در خصوص منابع تأمین درآمد، ۲۹.۸ درصد درآمد خانوارهای شهری از مشاغل مزد و حقوقبگیری، ۱۶.۹ درصد از مشاغل آزاد کشاورزی و غیرکشاورزی، و ۵۳.۳ درصد از محل درآمدهای غیرشغلی تأمین شده است. برای خانوارهای روستایی، ۳۰.۲ درصد از درآمد از مشاغل مزد و حقوقبگیری، ۲۹.۳ درصد از مشاغل آزاد کشاورزی و غیرکشاورزی، و ۴۰.۵ درصد از محل درآمدهای غیرشغلی تأمین شده است.