علت اهمیت و خوب بودن
افزایش تولید و رونق بازار سهام: با کاهش نرخ بهره، انیزه سرمایه گذاران برای دریافت تسهیلات و سرمایه گذاری در بخش تولید و کسب و کار افزایش می یابد و تولید نیز افزایش می یابد.
کاهش هزینه ای استقراض: نرخ بهره پایین موجب می شود تا هزینه استقراض برای مصرف کننده آن کاهش یابد و همین موضوع میزان مصرف وام ها را افزایش می دهد.
نکات تکمیلی
تغییرات در نرخ بهره می تواند اثرات مثبت و منفی بر بازار سهام و اوراق قرضه داشته باشد. سرمایه گذاران سهام و اوراق قرضه نسبت به تغییرات در رفتار مصرف کنندگان و کسب و کارها در جهان بزرگتر هوشیار هستند و تغییرات نرخ بهره بر این رفتار تأثیر می گذارد.
سیاست کاهش نرخ بهره، بر بازار سهم موثر بوده و بدلیل مردم بیشتر وام دریافت می کنند و از این طریق مصرف کنندگان بیشتر خرج می کنند؛ روند ورود و خروج پول به بازار سهام دچار نوسان می شود و همچنین کسب و کارها رونق می یابد و سرمایه گذاران بیشتر به توسعه و سرمایه گذاری تشویق می شوند که در نهایت قیمت سهام نیز افزایش می یابد.
نرخهای بهره پایینتر میتواند منجر به کاهش هزینههای استقراض برای مصرفکنندگان شود، مانند وامهای مسکن، وامهای خودرو، کارتهای اعتباری، و وامهای سهام مسکن. این امر میتواند هزینه خرید کالاها و خدمات را ارزانتر کند، که میتواند اثر موجی در کل اقتصاد ایجاد کند.
این موارد موجب شد تا بانک مرکزی سیاست کاهش نرخ بهره را دنبال کند تا از این طریق نقدینگی ها را به سمت بازار مولد هدایت کند و به تامین مالی بنگاه ها تولیدی کمک کند. نرخ اوراق از 38 درصد به زیر 30 درصد رسیده است.
نرخ بهره یک ابزار کاربردی دولت برای پیشبرد سیاست های پولی است که دولت ها از آن برای کنترل تورم، نقدینگی و جریان سرمایه گذاری کلان استفاده می کنند. بدین صورت هر چه نرخ بهره افزایش یابد مقدار پول در گردش در صنایع و بنگاه ها کاهش می یابد که در کوتاه مدت باعث کاهش تورم می شود اما وام گرفتن از بانک ها گران می شود که در این صورت هزینه ها افزایش می یابد، مردم تمایل به مصرف خود را کاهش می دهند و درآمد شرکت ها نیز کاهش می یابد.
کسب و کارها و کشاورزان نیز از نرخ بهره کمتر بهره مند می شوند. به دلیل هزینه کم وام، آنها را تشویق به خرید تجهیزات بزرگ یا حتی گسترش در مناطق جدید می کند. به طور کلی، این چرخه ای ایجاد می کند که در آن بازده اقتصادی و بهره وری افزایش می یابد.نرخ بهره بالاتر مصرف کنندگان را مجبور به کاهش هزینه ها می کند. بانک ها نیز استانداردهای خود را سخت تر می کنند و وام های کمتری می دهند. این امر به ناچار روی سود بسیاری از کسب و کارها تأثیر می گذارد.