بررسی تاثیر فناوری های نوظهور بر توسعه اقتصادی
اقتصاد دیجیتال از طریق افزایش کار آیی، کاهش هزینهها و بهبود تصمیمگیریها میتواند باعث افزایش تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی شود. هوش مصنوعی را میتوان بهعنوان محرک اصلی فناوریهای نوظهور مانند روباتیک و اینترنت اشیا دانست. در دنیایی که هوش مصنوعی بهسرعت در حال دگرگونکردن تمام ابعاد زندگی ماست، نمیتوان تأثیرات آن بر اقتصاد را نادیده گرفت. کشورهایی که بهموقع به ضرورت بهرهگیری از هوش مصنوعی پی بردهاند، موفق شدهاند فرصتهای ویژهای را برای رشد و توسعه خود فراهم آورند و کشورهایی که ابعاد مختلف این انقلاب فناورانه را درک نکنند بهسرعت از رقابت اقتصادی و فناورانه جهانی عقب خواهند افتاد. ایران، باوجود پتانسیلهای قابلتوجه، در میانه این دوگانگی قرار دارد. این یادداشت به بررسی فرصتها و چالشهای مرتبط با این فناوری در ایران میپردازد.
فرصتهای هوش مصنوعی در توسعه اقتصادی
در حال حاضر قانون برنامه هفتم توسعه راهنمای مسیر اقتصاد دیجیتالی در کشور است و بین پنج تا هفت درصد از قوانین آن به طور مستقیم و غیرمستقیم به توسعه سهم اقتصاد دیجیتالی از تولید ناخالص داخلی مرتبط است. بدون تردید هوش مصنوعی مهمترین نقش را بین فناوریهای نوظهور در زیستبوم اقتصاد دیجیتال کشور دارد که بهعنوان یک فناوری تحولآفرین، در صنایع مختلف به کار گرفته میشود .
شرکتهای حملونقل مانند آمازون و فدکس از هوش مصنوعی برای بهینهسازی مسیریابی، مدیریت ناوگان و پیشبینی تقاضا استفاده میکنند. در حال حاضر ۶۷ درصد از مؤسسات بانکی دنیا از هوش مصنوعی در عملیات خود استفاده میکنند و گزارش بررسی بانکداری جهانی نیز نشان میدهد که دیجیتالیشدن خدمات مالی و پذیرش فناوریهای نوظهور، از تأثیرگذارترین روندهای صنعت بانکداری در دهه آینده است.
طبق گزارش مؤسسه McKinsey، استفاده از هوش مصنوعی میتواند هزینههای عملیاتی بانکها را ۲۰ تا ۲۵ درصد کاهش دهد و رضایت مشتریان را ۱۰ تا ۱۵ درصد افزایش دهد. بر اساس مطالعه Deloitte، اتوماسیون فرایندهای داخلی بانک با استفاده از هوش مصنوعی میتواند تا ۳۰ درصد بهرهوری را افزایش و هزینهها را تا ۲۵ درصد کاهش دهد. بر اساس اعلام مرکز تحقیقات بانک گلدمن ساکس، استفاده از هوش مصنوعی مولد در حوزه مالی، باعث ارتقای ۷ درصدی تولید ناخالص داخلی به واسطه رشد ۱.۵ درصدی در شاخص بهرهوری خواهد شد.
دررابطهبا بهینهسازی تولید برق، هوش مصنوعی به شرکتها کمک میکند حتی در شرایط پایدار، تولید برق را بهینه کنند. بهعنوانمثال، در نروژ که بهشدت به انرژی آبی وابسته است، تنها بخش کوچکی از منابع آب برای تولید برق مورداستفاده قرار میگیرد. الگوریتمهای هوش مصنوعی بهینهسازی استفاده از این منابع را ممکن میسازند.
هوش مصنوعی در حوزه خدمات نیز تحول اساسی در بهرهوری ایجاد کرده است. برای نمونه، در حوزه پزشکی، استفاده از الگوریتمهای پیشرفته برای تشخیص زودهنگام بیماریها، به پزشکان کمک کرده است که نهتنها کیفیت درمان افزایش یابد، بلکه هزینههای بهداشتی بهشدت کاهش پیدا کند. بهطوری که گزارش منتشرشده توسط سازمان بهداشت جهانی (WHO) در سال ۲۰۲۳، نشان میدهد که استفاده از هوش مصنوعی در حوزه تشخیص بیماریهای مزمن تا ۲۵ درصد هزینههای بهداشتی را در کشورهای درحالتوسعه کاهش داده است.
سهم اقتصاد دیجیتال از تولید ناخالص داخلی در جهان به طور متوسط ۱۵ درصد است. این رقم در کشورهای توسعهیافته بهمراتب عدد بالاتری را نشان میدهد. بهعنوانمثال سهم اقتصاد دیجیتال از تولید ناخالص داخلی چین، بهعنوان دومین قدرت اقتصادی دنیا، ۴۱ درصد است. درحالیکه سهم اقتصاد دیجیتال از تولید ناخالص داخلی (GDP) در ایران بین هفت تا هشت درصد و به عبارتی نیمی از رقم میانگین جهانی است. درحالیکه تنها ۱۷ درصد کسبوکارهای ایرانی از هوش مصنوعی استفاده میکنند، این رقم نشاندهنده فاصلهای ۷ساله با میانگین جهانی است. مرور آمار و اطلاعات کمی کشورها در این حوزه بیانگر ظرفیت بزرگ پیشروی کشور در استفاده از اقتصاد دیجیتالی بهعنوان یک فرصت تاریخی برای جهش اقتصادی است. بهرهگیری ﺍﺯ این فناوری ﻳﻚ ﻓﺮﺻﺖ ﻣﻨﺤﺼﺮﺑﻪﻓﺮﺩ ﺍﺳﺖ تا ﺑﺘﻮﺍن ﺑﻪ ابر چالشهای مهمی ﭼﻮﻥ ﺑﺤﺮﺍﻥ ﺁﺏ، ﺑﺤﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﺩﻫﺎی ﻣﺎلی ﻭ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩی ﻣﺎﻧﻨﺪ صندوقهای بازنشستگی ﻭ ﺳﻴﺴﺘﻢ بانکی، ﺑﻴﻜﺎﺭی، ﺧﺮﻭﺝ ﻣﺴﺘﻤﺮ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺍﻧﺴﺎنی، ﻓﺴﺎﺩ ﺍﺩﺍﺭی، ﺑﺤﺮﺍﻥ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﻭ… ﻓﺎﻳﻖ ﺁﻳﺪ.
چالشها و موانع توسعه هوش مصنوعی در ایران
بااینحال، یکی از چالشهای بزرگ مرتبط با رشد اقتصادی ناشی از استفاده از این تکنولوژی، مسئله نابرابری است. شرکتهای بزرگ با منابع عظیم خود و به دلیل دسترسی گسترده به دادههای عظیم و سرمایههای کلان، میتوانند بیشترین بهره را از هوش مصنوعی ببرند، درحالیکه کسبوکارهای کوچک و متوسط ممکن است در این رقابت نابرابر دچار آسیب شوند.
علاوه بر این، کمبود نیروی کار متخصص و زیرساختهای مناسب از دیگر موانع گسترش هوش مصنوعی در کشور به شمار میروند. اتوماسیون ناشی از هوش مصنوعی، برخی از مشاغل تکراری و کممهارت را حذف کرده است. برای مثال، در صنایع خودروسازی، رباتهای مجهز به هوش مصنوعی میتوانند وظایف پیچیده مونتاژ را بادقت بیشتر و هزینه کمتر از نیروی انسانی انجام دهند. این تحولات ممکن است نگرانیهایی را در خصوص بیکاری ایجاد کند، اما بر اساس گزارش مجمع جهانی اقتصاد (WEF) در سال ۲۰۱۹، هوش مصنوعی تا سال ۲۰۲۵ بیش از ۹۷ میلیون شغل جدید در حوزههای مرتبط با فناوری ایجاد خواهد کرد، درحالیکه تنها ۸۵ میلیون شغل از بین خواهد رفت. نکته کلیدی این است که این مشاغل جدید نیاز به مهارتهای پیشرفتهتر دارند و کشورهایی که در آموزش نیروی کار سرمایهگذاری نکنند، از مزایای این تحول اقتصادی عقب خواهند ماند.
طبق گزارشی که توسط مرکز استراتژی و تحول هوش مصنوعی شریف منتشر شده است، ایران در سال ۲۰۱۳ از لحاظ تولید مقالات هوش مصنوعی یکی از کشورهای برتر منطقه بود که در سال ۲۰۲۳ به رتبه دوم پس از عربستان سعودی تنزل پیدا کرده و احتمال واگذاری این جایگاه به ترکیه طی سه سال آینده وجود دارد. یکی از یافتههای کلیدی این گزارش، رشد محدود سرمایهگذاری ایران در حوزه هوش مصنوعی است. طبق آمار، تاکنون تنها حدود ۱۰ میلیون دلار در این حوزه سرمایهگذاری شده که ایران را در میان کشورهای منطقه در پایینترین سطح قرار داده است.
تحریمهای فناوری، محدودیتهای اینترنتی و افزایش قیمت تجهیزات همراه نیز از جمله محدودیتهایی است که توسعه استفاده از این فناوری را کند میکند. شروع و گـسترش پروژههـای هـوش مصنوعی مملو از چالشهای متعـددی است که شناسایی آنها میتواند به طور قابلتوجهی بر موفقیت، کارایی و پایداری ابتکارات هوش مصنوعی تأثیر بگذارد و به سیاستگذاران کمک کند تا زمینههای سیاستی مؤثرتری را برای فراگیری و کاربرد هوش مصنوعی فراهم آورند.
بهرهگیری از هوش مصنوعی در صنایع کشور و استفاده از فرصتهای ناشی از این فناوری برای بهبود خدمات و افزایش بهرهوری و تسریع رشد اقتصادی ضروری است. این فناوری در صنایعی مانند بانکداری، حملونقل، تولید انرژی و پزشکی تحولاتی اساسی ایجاد کرده است. در ایران، باوجود ظرفیتهای بالا، سهم اقتصاد دیجیتال از تولید ناخالص داخلی پایینتر از میانگین جهانی است. در شرایطی که کشورهای توسعهیافته به دنبال افزایش سهم اقتصاد دیجیتال در GDP خود هستند، باید تلاش داشت تا همزمان با تحولات دنیا کسبوکارهای خود را با این فناوریها بهویژه هوش مصنوعی تطبیق داد و از مزایای تجاری آن در تولید و سودآوری بهرهمند شد. چالشهایی مانند کمبود نیروی متخصص، ضعف زیرساختها، و محدودیتهای ناشی از تحریمها مانع پیشرفت در این حوزه شدهاند. با درنظرگرفتن این چالشها، هوش مصنوعی همچنان ابزاری ارزشمند برای بهبود بهرهوری و توسعه پایدار خواهد بود. برای بهرهمندی از مزایای این فناوری استراتژیک، ایران نیازمند تدوین سیاستهای جامع و سرمایهگذاریهای بیشتری در بخش آموزش، زیرساخت و توسعه اکوسیستم هوش مصنوعی است.
فائزه نیکبخت – پژوهشگر اقتصادی