تا زمانی که یک کشور در مراحل تکامل صنعتی قرار نگیرد، توسعه در حوزههای دیگر ممکن است منجر به توسعه مخربی شود؛ به عبارت دیگر، توسعه بدون صنعتی شدن تاثیر مثبتی نخواهد داشت. این وضعیت در ایران در اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ رخ داد، زمانی که شرایط برای اموری همچون خصوصیسازی در شرکتهای بزرگ و بانکها ایجاد شد.
توسعه اقتصادی بدون صنعتی شدن عملاً غیرممکن به نظر میرسد. مسائلی مانند کنترل قیمتها و مداخله نهادهای دولتی در بازار همچنان در ایران وجود دارند، در حالی که فراهم ساختن شرایطی برای توسعه اقتصادی نیاز به پیشرفت در مسیر صنعتی شدن دارد.
در این زمینه، اقتصاد ایران بدون اینکه مراحل صنعتیشدن را طی کند، به سمت خصوصیسازی بانکی پیش رفته است که این امر پیامدهای خطرناکی را برای کشور به همراه داشته است. همانطور که مقاله “مرگ طولانی و آهسته توسعه جهانی” اشاره کرده، توسعه اقتصادی بیسابقه ممکن است تنها از طریق صنعتیشدن رخ دهد، و تجربیات برخی کشورها نظیر برزیل و ایران نشاندهنده رشد چشمگیر صنعتی در دهههای ۷۰ و ۸۰ میلادی است.
از زمان عدم پیگیری ایران و کشورهای مشابه سیاست صنعتیشدن، کاهش رشد اقتصادی را مشاهده کردهاند و به سطوح توسعهیافتگی کشورهای دیگر نرسیدهاند. بر اساس مقالهها، تحقق نظریههای رشد اقتصادی نیازمند نهادهای تکاملیافته و پیشرفته سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است. این نهادها شامل نظارت و شفافیت اطلاعات است.
وضعیت نامطلوب اقتصاد ایران ناشی از عدم توسعه صنعتی است؛ پس از دهه ۵۰، ایران در چرخه بیماری هلندی گرفتار شده است. با توجه به مشکلات ناشی از این بیماری، تحولات صنعتی در ایران به تعطیلی راه تبدیل شدهاند. این امور نشاندهنده ضرورت اجرای سیاست صنعتی در ایران است.
اگرچه بخشی از اقتصاد ایران مثل صنایع غذایی توسعه خوبی داشته است، اما به دلیل وابستگی به منابع طبیعی و مشکلات تحریمها، توسعهیافتگی حاصل نشده و این کشور به چرخه کمرشدی گرفتار شده است. بنابراین، پیادهسازی سیاست صنعتی با توجه به شرایط اقتصادی فعلی ایران ضروری به نظر میرسد.