معین قرابی تهرانی_پژوهشگر اقتصادی | انرژی، به دلیل نقش بنیادیاش در تولید، حملونقل، خدمات و زندگی روزمره، یکی از منابع راهبردی محسوب میشود. اگر کشور نتواند انرژی خود را به شکلی بهینه مصرف کند، آن منابع بالقوه، به اتلاف و از دست رفتن سرمایه تبدیل میشوند.
چرا بهرهوری انرژی در چارچوب اقتصاد مقاومتی مهم است؟
اقتصاد مقاومتی مفهومی است که در ادبیات اقتصادی ایران معمولاً به دورههایی اشاره دارد که کشور باید در شرایط فشارهای خارجی (تحریمها، محدودیتهای صادراتی، نوسانات ارزی و محدودیت دسترسی به منابع مالی بینالمللی) ظرفیتهای درونزا و توان محیط داخلی خود را تقویت کند. یکی از کلیدهای موفقیت در این رویکرد، مدیریت منابع کمیاب و کاهش اتکا به منابع ارزی یا درآمدهای ناپایدار است.
انرژی، به دلیل نقش بنیادیاش در تولید، حملونقل، خدمات و زندگی روزمره، یکی از منابع راهبردی محسوب میشود. اگر کشور نتواند انرژی خود را به شکلی بهینه مصرف کند، آن منابع بالقوه، به اتلاف و از دست رفتن سرمایه تبدیل میشوند. بهرهوری انرژی یعنی استفاده بیشتر از همان مقدار انرژی با بازده بالاتر یا همان سطح تولید را با مصرف انرژی کمتر؛ به بیان دیگر کاهش شدت مصرف انرژی (energy intensity) در واحد تولید ناخالص داخلی.
در کشور ما، یکی از نقاط ضعف جدی، شدت مصرف انرژی بسیار بالا است — یعنی نسبت انرژی مصرفی به تولید ناخالص داخلی یا به میزان فعالیت اقتصادی — که نشان میدهد کشور ما در مقایسه با کشورهایی با سطوح توسعه بالاتر، از انرژی بهصورت ناکارآمدتری استفاده میکند. این وضعیت در بلندمدت، به زیان توسعه پایدار، رقابتپذیری صنایع و امنیت انرژی کشور خواهد بود.
وضعیت کنونی بهرهوری انرژی در ایران
برای درک بهتر چالش، نگاهی میاندازیم به آمارها و شاخصها:
1. شدت مصرف انرژی بسیار بالا
طبق گزارشها، شدت مصرف انرژی ایران حدود ۵ برابر کشورهایی مانند دانمارک، انگلیس، پرتغال، رومانی و ایتالیا است، حدود ۴ برابر ترکیه و تقریباً ۲.۵ برابر ایالات متحده.
این آمار به وضوح نشان میدهد ایران یکی از بدمصرفترین کشورها در استفاده از انرژی است.
2. مصرف انرژی کلی بسیار بالا
ایران به عنوان نهمین مصرفکننده انرژی در جهان شناخته میشود؛ مصرف معادل ۴.۳ میلیون بشکه نفت خام در روز گزارش شده است.
همچنین گفته میشود ایران بیش از ۲.۵ برابر میانگین جهانی انرژی مصرف میکند.
در برخی گزارشها نیز آمده که مصرف سرانه انرژی در ایران حدود ۸۰٪ بیشتر از میانگین جهانی است.
3. پتانسیل تولید انرژی تجدیدپذیر در حال رشد
در سالهای اخیر، سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر در ایران افزایش یافته است. مثلاً در سال ۱۴۰۳ نیروگاههای خورشیدی، بادی و سایر منابع تجدیدپذیر تقریبا ۴٬۴۳۷ میلیون کیلوواتساعت تولید برق داشتهاند، با سهم ۶۰٪ از کل ظرفیت نصبشدهی تجدیدپذیرها متعلق به خورشیدی.
این آمار نشان میدهد که ایران ظرفیت قابلتوجهی برای توسعه انرژی پاک دارد، بهویژه با توجه به شرایط اقلیمی کشور (تابش خورشید زیاد، روزهای آفتابی زیاد).
4. ضعف زیرساختها، تلفات انتقال و تجهیزات فرسوده
سیستمهای تولید و انتقال برق در ایران دارای تلفات قابل توجه هستند. برخی گزارشها نشان میدهند که سهم ضایعات در شبکههای توزیع و انتقال برق به میزانی است که معادل میلیاردها دلار خسارت سالانه است. (مثلاً گفته میشود حدود ۲۳.۵٪ از تولید برق در شبکه تلف میشود.
همچنین بسیاری از نیروگاهها و تاسیسات در ایران سن بالا دارند و بهرهوری پایین دارند.
5. ضعف در همسویی سیاستها و پراکندگی رویکرد انرژی
یکی از نقدها که در متون سیاستگذاری به چشم میخورد، این است که رویکرد مشترک و واحدی در بخش انرژی در ایران وجود نداشته است و سیاستها در وزارتخانهها، شرکتهای دولتی و بخش خصوصی به صورت پراکنده و گاه متناقض اجرا شدهاند.
به علاوه، سیاستهای قیمتی و یارانهها بسیاری از تحرکات بهینه مصرف انرژی را کاهش دادهاند.
بدین ترتیب، ضعف بهرهوری انرژی در ایران نه یک مشکل فرعی، بلکه یک چالش بنیادی در مسیر تحقق اقتصاد مقاومتی محسوب میشود.
چالشها و موانع پیش روی بهبود بهرهوری انرژی در ایران
برای اینکه پیشنهادات قابل اجرا باشند، لازم است موانع اصلی را شناسایی کنیم:
1. قیمت انرژی بسیار پایین و یارانهای بودن آن
یکی از بزرگترین موانع، قیمت پایین حاملهای انرژی برای مصرف داخلی است. وقتی قیمت سوخت یا برق بسیار پایین باشد، انگیزه برای مصرف بهینه کاهش مییابد. این وضعیت باعث میشود که مصرفکننده، تجهیزات با بازده پایین را انتخاب کرده و بازده پایینتر را تحمل کند.
2. ضعف انگیزه در بخش خصوصی و سرمایهگذاری در فناوری پاک
بخش خصوصی ممکن است در مواجهه با ریسک بالا، بازگشت سرمایه طولانی و عدم اطمینان سیاستگذاری، تمایل کافی برای مشارکت در پروژههای بهرهوری انرژی نداشته باشد.
3. فرسودگی تجهیزات و زیرساختها
بسیاری از نیروگاهها، خطوط انتقال، شبکههای توزیع و تجهیزات صنعتی دارای عمر زیاد و بهرهوری پایین هستند. نوسازی این تجهیزات نیازمند سرمایهگذاری بزرگ و زمان است.
4. ضعف نظارت و دادهمحوری در مدیریت مصرف
در بسیاری از نقاط، دادهها و اطلاعات مصرف دقیق وجود ندارد، یا نظارت بر مصرف، الگوهای مصرف و انحرافات به صورتی که بتوان مداخلات دقیق انجام داد، ضعیف است.
5. تداخل و عدم هماهنگی بین دستگاهها
وزارت نیرو، وزارت صنعت، بخش خصوصی، شهرداریها، سازمان محیط زیست و دیگر نهادها ممکن است برنامههای جداگانه و گاه متضاد داشته باشند که هماهنگی بین آنها ضعیف باشد.
6. موانع نهادی و مقرراتی
قوانین، مقررات دستوپاگیر، فرآیند پیچیده صدور مجوزها، تأمین زمین و تأمین مالی میتواند جلوی پیشرفت پروژههای بهرهوری انرژی و انرژی تجدیدپذیر را بگیرد.
7. نگرش عمومی و فرهنگ مصرف
در سطح عموم مردم، مصرف بهینه انرژی ممکن است هنوز در اولویت نباشد. آموزش مصرفکنندگان، تغییر رفتار و فرهنگسازی در این زمینه نقش مهمی دارد.
راهکارها برای ارتقاء بهرهوری انرژی در چارچوب اقتصاد مقاومتی
با توجه به چالشها و ظرفیتها، در ادامه پیشنهادهایی را مطرح میکنم که اگر به درستی اجرا شوند، میتوانند ایران را در مسیر بهبود بهرهوری انرژی قرار دهند و نقش انرژی را در اقتصاد مقاومتی به یک نقطه قوت تبدیل کنند:
1. اصلاح ساختار قیمتی حاملهای انرژی به سمت بازتاب هزینه واقعی
به تدریج حذف یارانههای پنهان و درج هزینههای واقعی تولید، انتقال و زیستمحیطی در قیمتها میتواند انگیزه مصرف بهینه را افزایش دهد. البته این اصلاح باید تدریجی، همراه با حمایت از گروههای کمدرآمد، و با سیاستهای جبرانکننده (یاری معیشتی، کمک مالی، تسهیلات) همراه باشد.
2. حمایت از نوسازی و ارتقاء فناوریهای انرژیکارآمد
ایجاد تسهیلات مالی، یارانههای سفید (برای ارتقاء تجهیزات مصرفی)، و معافیتهای مالیاتی برای واحدهایی که تکنولوژی خود را بهینه میکنند.
همچنین تشویق به استفاده از سیستمهای مدیریت انرژی (EMS) در صنایع بزرگ و ساختمانهای بزرگ میتواند بازده انرژی را بهبود دهد.
3. گسترش انرژیهای تجدیدپذیر و تولید پراکنده (Distributed Generation)
با تمرکز بر ظرفیتهای جغرافیایی ایران (آفتاب زیاد، مناطق بادخیز)، باید سرمایهگذاری بیشتری در انرژی خورشیدی، بادی، نیروگاههای کوچک مقیاس پراکنده در مناطق دوردست صورت گیرد.
همچنین باید امکان فروش مازاد برق توسط مصرفکننده (Prosumer) به شبکه فراهم شود. در یک مقاله اخیر، روشی برای مدیریت عدم تعادل برق با مشارکت مصرفکنندگان انرژیهای تجدیدپذیر پیشنهاد شده که میتواند بار شبکه را در ساعات اوج کاهش دهد.
4. تقویت زیرساختهای شبکه برق و کاهش تلفات
بازسازی خطوط انتقال و توزیع، استفاده از کابلهای کم تلفات، بهبود تکنولوژی شبکه هوشمند (Smart Grid) و اندازهگیری هوشمند (Smart Metering) میتواند تلفات را کاهش دهد و بهرهوری کلی شبکه را بالا ببرد.
5. ایجاد نهاد هماهنگکننده انرژی ملی با اختیارات کامل
یک سازمان ملی یا مرجع بالادستی که سیاستگذاری بخش انرژی را یکپارچه کند و دستگاههای مختلف را هماهنگ سازد، میتواند از تضاد سیاستها جلوگیری کند و سرعت اجرای راهکارها را افزایش دهد.
6. آموزش و فرهنگسازی عمومی درباره مصرف بهینه انرژی
رسانهها، مدارس، دانشگاهها و برنامههای عمومی میتوانند به ترویج رفتار مصرف بهینه کمک کنند. تغییر نگرش عمومی به انرژی به عنوان یک منبع ارزشمند میتواند اثرات بلندمدتی داشته باشد.
7. پژوهش و دادهمحوری برای بهینهسازی سیاستها
جمعآوری دادههای دقیق مصرف در سطوح خرد و صنایع، تحلیل روندها و تشخیص نقاط بهینهسازی، مدلسازی پیشبینی و پایش مداوم. سیاستها باید مبتنی بر دادههای واقعی و بهروزرسانی شونده باشند.
8. توسعه ظرفیت مالی برای پروژههای بهرهوری انرژی
تأسیس صندوق اختصاصی بهرهوری انرژی، تأمین سرمایه از طریق اوراق سبز، مشارکت بخش خصوصی، و جذب سرمایهگذاران خارجی و فناوری محور. این صندوق میتواند منابع لازم برای اجرای پروژههای کوچک و متوسط را تأمین کند.
9. سیاستهای تشویقی صادرات انرژی پاک
کشور میتواند به جای صادرات نفت خام خام، ارزش افزوده ایجاد کند، مثلاً صادر کردن برق پاک، فناوریهای نوین انرژی، خدمات مهندسی انرژی به کشورهای همسایه.
10. پایش و ارزیابی مستمر و مکانیزم انگیزشی برای دستگاهها
دستگاههای دولتی، شرکتهای برق، صنایع و شهرداریها باید به طور دورهای بر مبنای شاخصهای بهرهوری انرژی ارزیابی شوند و در صورت عملکرد خوب پاداش بگیرند، و در صورت عملکرد ضعیف تنبیه شوند.
اگر ایران بتواند به نحو مؤثری راهکارهای فوق را اجرا کند، نتایج زیر در افق میانمدت تا بلندمدت قابل پیشبینی است:
• کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و منابع ارزی: با مصرف بهینه انرژی و افزایش بهرهوری، فشار بر صادرات نفت برای تأمین منابع داخلی کاهش مییابد.
• افزایش رقابتپذیری صنایع: صنایع داخلی با انرژی کمتر و هزینه پایینتر میتوانند محصولاتی با قیمت رقابتیتر تولید کنند و در بازارهای داخلی و خارجی حرفی برای گفتن داشته باشند.
• تقویت امنیت انرژی و پایداری شبکه: کاهش بار اوج مصرف، کاهش خاموشیها و توزیع بهتر منابع انرژی.
• توسعه اشتغال سبز و نوآوری صنعتی: سرمایهگذاری در فناوریهای پاک، انرژی تجدیدپذیر و صنایع حمایتشده، فرصت شغلی جدید ایجاد میکند و به رشد اقتصادی کمک میکند.
• کاهش آلودگی و اثرات زیستمحیطی: مصرف کمتر سوختهای فسیلی به کاهش انتشار گازهای گلخانهای و بهبود کیفیت هوا منجر خواهد شد.
• افزایش اقتدار ملی: در شرایط تحریم و فشار خارجی، داشتن مدیریت مقتدرانه بر منابع انرژی و بهرهوری، یک نقطه قوت استراتژیک.
در پایان، تأکید میکنم که تحقق این اهداف نیازمند اراده قوی سیاسی، هماهنگی بین دستگاهی، تعامل با بخش خصوصی و مشارکت عمومی است. گامهای اصلاح قیمتی، نوسازی زیرساختی و فرهنگسازی باید به صورت همزمان پیش بروند تا ایران بتواند در چارچوب اقتصاد مقاومتی، انرژی را نه یک مصرف صرف، بلکه یک سرمایه راهبردی و ارزشآفرین تبدیل کند.