رشد
رشد نئوکلاسیک منظور از رشد نئوکلاسیک پیش بینی بلند مدت توسعه اقتصادی کشور است این مدل رشد به مدل سولو-سوان معروف است که به عامل تغییر فناوری انباشت سرمایه و رشد نیروی کار بستگی دارد. در رشد کلاسیک مبحثی وجود دارد به عنوان فرضیه همگرایی که رشد کشورهای عقب مانده بیشتر است و در این حالت شکاف بین کشور فقیر و ثروتمند کمتر میشود یعنی با سرمایه کافی اقتصاد به سرعت رشد خواهد کرد اما نرخ رشد آن همزمان با بزرگ شدن، کندتر میشود.
تئوری جدید رشد درون زا: که در آن نوآوری یا دانش نیز موثر است و به این سوال پاسخ میدهد که چرا در کشورهای مختلف نرخ رشد متفاوت وجود دارد؟ میتوان همین سطح فناوری یا دانش را عنوان کرد نوآوری اغلب به تولیدی ها سود میرساند. در رشد نئوکلاسیک دانش برونزا بود اما در رشد جدید آن را درونزا کرده زیرا نوآوری از سرمایهگذاری درآموزش تحقیق و توسعه R&D و غیر گسترش مییابد.
تخریب خلاق: همان ضرب المثل معروف « نو که آمد به بازار کهنه میشه دل آزار» محصولات جدید همیشه نابودگر محصولات قدیمی هستند که شومپیتر به آن تخریب خلاق میگوید مثل نوارهای ویدیو سی دی فلش هارد و غیره . شومپیتر تخریب خلاق را نیروی محرکه رشد اقتصادی بلند مدت مینامد. سرمایه انسانی همان دانش یا مهارت نیروی کار است همانطور که روی ماشین آلات و غیره سرمایهگذاری میکنید سرمایهگذاری روی افراد نیز موجب بازگشت سرمایه بیشتری خواهد شد. مثال اینکه کسی مدرک بالاتری داشته باشد هم درآمد آن بیشتر است و هم اینکه برای مجموعه کارآمدتر است.
حاکمیت قانون: برای دستیابی به رشد اقتصادی پایدار باید قوانین درستی وضع شود و به درستی اعمال و اجرا شود یعنی اگر قراردادی بسته شد باید طبق قوانین به آن معامله وفادار بود و به اجرایی کردن آن متعهد بود .
محدودیت رشد: اقتصاد نمیتواند همواره در حال رشد باشد زیرا منابع کافی وجود ندارد و محدود است مالتو پیشبینی کرد که با رشد دائمی جمعیت، بیماریهای گسترده قحطی و مرگ اتفاق خواهد افتاد. حتی اگر قحطی باعث مرگ نشود باید توجه داشت منابع مانند نفت و آهن و مس و درختان و غیره به پایان خواهند رسیدکه در کنار آن خطر آلودگی نیز وجود دارد پس این دیدگاه هشدار میدهد که بیشتر باید رشد جمعیت و آلودگی محیط زیست را کاهش دهد.