معین قرابی تهرانی_پژوهشگر اقتصادی | نرخ ارز، یعنی قیمت تبدیل واحد پول ملی به ارز خارجی (مثلاً دلار)، به یکی از شاخصهای تعیینکننده شرایط اقتصادی در ایران تبدیل شده است. وقتی ارزش ریال نسبت به ارزهای خارجی کاهش یابد، عملاً هزینه واردات کالاها و مواد اولیه افزایش مییابد، تورم تشدید میشود و قدرت خرید خانوارها افت میکند. در وضعیت کنونی ایران، شاهد نوسانات شدید ارزی در کنار تورم بالا هستیم که فشار زیادی بر زندگی مردم وارد میکند.
براساس آمار مرکز آمار ایران، در مرداد ۱۴۰۴ تورم سالانه کشور به ۳۶.۳٪ رسید. همچنین در همان بازه زمانی نرخ تورم نقطهای تقریباً ۴۲.۴٪ گزارش شده است. این سطح تورم نشاندهنده فشار عظیم بر قیمت کالاها، به ویژه کالاهای وارداتی یا وابسته به واردات، است.
از سوی دیگر، بازار ارز ایران در شرایطی است که نرخهای متعدد و یک نظام بازار آزاد پیچیده دارند. در یک گزارش آمده است که نرخ آزاد بازار دلار در مارس ۲۰۲۵ به حدود ۱ میلیون ریال برای هر دلار رسیده است، در حالی که نرخ رسمی و نرخ دولتی برای کالاهای اساسی اختلاف معنیداری دارد. این شکافها باعث ایجاد رانت، عدم شفافیت در تخصیص ارز، و نوسانات بیشتر میشوند.
بدون شک، این وضعیت تأثیرات جدی بر سطح معیشت مردم دارد، و در ادامه مفصلتر به این تأثیرات پرداخته خواهد شد.
کانالهای اثرگذاری نرخ ارز بر سفره خانوار
برای تحلیل دقیق، باید بررسی کنیم که نرخ ارز از چه مسیرهایی قدرت خرید مردم را کاهش میدهد:
۱. کانال تورم وارداتی
بخش قابل توجهی از کالاها یا مواد اولیه در ایران وارداتی است یا وابسته به واردات هستند (کالاهای الکترونیک، دارو و تجهیزات پزشکی، بسیاری از کالاهای صنعتی و واسطهای). وقتی ریال ضعیف میشود، قیمت واردات در بازار داخلی بالاتر میرود و این افزایش قیمت به کالاهای نهایی منتقل میشود.
افزون بر آن، مواد اولیه وارداتی برای تولید داخل نیز گرانتر میشوند و هزینه تولیدکننده افزایش مییابد، که نهایتاً به مصرفکننده فشار وارد میآید.
۲. کانال انتظارات تورمی
نوسان شدید ارز باعث میشود مردم و فعالان اقتصادی انتظار افزایش قیمت داشته باشند. این انتظارات خود به تورم بیشتر میانجامد، زیرا فروشندهها قیمتها را زودتر بالا میبرند و مصرفکنندهها برای پیشگیری از افت ارزش پول، سریعتر خرید میکنند.
۳. کاهش قدرت خرید درآمدهای ثابت
افرادی که درآمد ثابت دارند (مانند حقوقبگیران بخش دولتی، حقوق بازنشستگی) در برابر تورم آسیبپذیرترند. وقتی هزینه کالاها با شتاب افزایش یابد اما درآمد آنها به همان سرعت رشد نکند یا فروتر باشد، قدرت خرید آنها کاهش جدی مییابد.
۴. فشار بر خدمات عمومی و بهداشتی
نوسان ارز به شدت بر قیمت تجهیزات پزشکی، دارو، ملزومات بهداشتی تأثیر میگذارد. یک مطالعه نشان داده است که افزایش نااطمینانی نرخ ارز (exchange rate uncertainty) باعث افزایش هزینههای بهداشتی خانوارها شده است: افزایش ۱٪ در نااطمینانی نرخ ارز منجر به افزایش ۰.۳۶٪ در هزینههای بهداشتی شده است.
همچنین واردات کالاهای پزشکی و دارویی در زمان نوسان شدید ارز با ریسک عرضه مواجه میشود، که ممکن است سبب کمبود و افزایش قیمت شود.
۵. انتقال فشار به دهکهای پایین
کالاهای ضرور مثل غذا، انرژی، دارو سهم بیشتری در سبد مصرف دهکهای پایین دارند. وقتی قیمت کالاهای وارداتی یا وابسته بالا میرود، دهکهای کمدرآمد بیشتر آسیب میبینند. این یعنی نابرابری نیز تشدید میشود.
آمار و شواهد عینی در ایران
• همانطور که گفتیم، تورم نقطهای و سالانه در تابستان ۱۴۰۴ نرخهایی بالاتر از ۴۰٪ را تجربه کرده است.
• در گزارش بلندمدت بانک جهانی درباره ایران آمده است که گذر فشار ارزی و کسری بودجه باعث شده است که در آینده فقر در ایران نیز افزایش یابد و آمار فقر ممکن است به حدود ۲۰٪ برسد.
• در گزارش اثرات حذف ارز ترجیحی، تحلیلگران نشان دادهاند که تنظیمات ارز ترجیحی به خصوص در کالاهای اساسی، اگر مدیریت نشود، به موج تورمی منتهی خواهد شد که فشار بر خانوارها را تشدید میکند.
• همچنین، در فضای بینالمللی، بررسیها نشان دادهاند که تحریمها و محدودیتها بر توان مبادله ارزی ایران اثر زیادی داشتهاند و با تشدید نوسان ارز، صادرات و واردات، تولید و اشتغال تحت تأثیر قرار گرفتهاند.
• در گزارشی آمده است که در پنج ماهه نخست سال ۱۴۰۲، نرخ تورم به دلیل افزایش قیمت مواد غذایی و هزینه ساخت مسکن به ۴۶.۷٪ رسیده بود، که نشاندهنده حساسیت شدید کالاهای اساسی به نوسانات ارز و تورم است.
این دادهها نشان میدهد که شدت تأثیر نرخ ارز بر قیمتها و معیشت خانوارها در ایران یک واقعیت ملموس و نه فقط تئوریک است.
پیامدهای اجتماعی و سیاستی
وقتی تأثیرات نرخ ارز بر سفره مردم تشدید میشود، نتیجه ممکن است:
• افزایش فقر مطلق
• کاهش مصرف کالای اساسی
• افزایش تقاضا برای یارانه و کمکهای دولتی
• فشار به بودجه عمومی برای حمایت از اقشار آسیبپذیر
• نارضایتی اجتماعی و فشار برای اصلاحات فوری
در نتیجه، دولت در مقابل یک معضل بزرگ قرار دارد: چگونه نوسان ارز را کنترل کند تا فشار بر مردم کاهش یابد، اما همزمان اقتصاد دچار شوک نشود.
راهکارهای پیشنهادی برای ایران
در ادامه، من چند راهکار ترکیبی و مثبت پیشنهاد میکنم که اگر با اراده و مدیریت صحیح اجرا شوند، میتوانند بخشی از فشارها را کاهش دهند:
1. نظام نرخ ارز شفاف و یکپارچه
– حرکت به سمت تکنرخی کردن ارز و کاهش تفاوت بین نرخ رسمی و نرخ بازار آزاد با تدریج انجام شود.
– همراه با آن سیاستهای تثبیت آن باید همراه باشد (ذخیره ارزی مناسب، کنترل نقدینگی، دخالت هوشمند در بازار) تا شوک ناگهانی ایجاد نشود.
– تجربهها نشان دادهاند که چندنرخی بودن ارز رانت، فساد و عدم تخصیص صحیح منابع را تشدید میکند.
2. هدایت یارانهها و حمایت هدفمند از دهکهای پایین
– به جای یارانههای کلی و گسترده، تمرکز بر دهکهایی که بیشترین فشار را تحمل میکنند (مثلاً هزینه غذا، دارو، انرژی)
– ارائه بسته حمایتی مقطعی در دورههای نوسان شدید ارز
– استفاده از سامانههای هوشمند برای شناسایی نیازمندان
3. ثبات اقتصادی کلان (کنترل تورم و نقدینگی)
– کاهش کسری بودجه غیرقابل تأمین به روش چاپ پول
– مدیریت دقیق پولی، مهار رشد نقدینگی
– تقویت سیاستهای ضدتورمی (مانند کنترل پایه پولی، نرخ بهره منطقی)
4. تقویت تولید داخلی و زنجیره تأمین بومی
– کاهش وابستگی به واردات در کالاهای پایه و واسطهای
– تشویق صنایع به استفاده از فناوریهای جایگزین و مواد اولیه داخلی
– سرمایهگذاری در نوآوری و ارتقای کیفیت محصولات داخلی تا رقابتپذیر باشند.
5. تقویت صادرات و جذب ارز خارجی پایدار
– افزایش تمرکز بر صادرات کالاهای غیرنفتی
– تسهیل فرآیند صادرات (کاهش موانع اداری، تضمین بازگشت ارز صادراتی)
– تشویق سرمایهگذاری خارجی و جذب سرمایه در پروژههای صادرات محور
6. کاهش نااطمینانی ارزی و مؤلفه روانی
– ارتباط منظم و شفاف دولت و بانک مرکزی با بازارها
– اعلام سیاست ارزی بلندمدت و صریح
– جلوگیری از دخالتهای متضاد از سوی دستگاههای دولتی که پیامهای متناقض به بازار ارز ارسال میکنند.
در نهایت میتوان گفت هرچند نوسانات نرخ ارز در سالهای اخیر فشار قابل توجهی بر سفره خانوار ایرانی وارد کرده است، اما این شرایط فرصتی نیز برای اصلاحات اقتصادی، افزایش شفافیت و تقویت تولید داخلی فراهم میآورد. اگر سیاستهای ارزی به سمت ثبات و تکنرخی شدن حرکت کنند و در کنار آن حمایت هدفمند از دهکهای پایین و سرمایهگذاری در بخشهای مولد جدی گرفته شود، میتوان به آیندهای امیدوار بود که در آن قدرت خرید خانوارها تقویت شود و رفاه اجتماعی ارتقا یابد. ایران ظرفیتهای بالایی در منابع انسانی، انرژی و موقعیت ژئواکونومیک دارد که با مدیریت هوشمندانه میتواند نه تنها فشارهای ناشی از نرخ ارز را کاهش دهد، بلکه مسیر رشد پایدار و رفاه گستردهتر برای مردم را هموار سازد.